۱۳ پاسخ

یا امام رضا بچم به خودت سپردم من دست تنهام 😭😭😭

وای خدا ب داد من برسه

پسر منم سر اين ماه ميزنه خدايا واكسن ٤ماهگي ك اشتهاشو گرفت خدا به اين رحم كنه

من ۴ ماهگی قشنگ خودم و بچم نصف شدیم
حالا دقیقا تو همون تاریخ باز مریض شده بچم و تب داره ک ۵ ماهگیشه
باز ماه دیگه همین موقع ها واکسن ۶ رو داره.
قشنگ حس فروپاشی شدید دارم حالم خ بده و تو دلم آشوبه🥲🥲

دختر من 2ماهگی خوب بود. 4ماهگی تب کرد مجبور شدم شیاف بزارم. 1بهمن 6ماهگی داره. استرس دارم🥺

الهی بگردم برای آرتینم🥲🥲🥲 بخاطر سلامتیشه عزیزم برای دخترم دو ماهگی اصلا ن درد داشت ن اذیت کرد فقط مادرشوهرم ک اومد پاهاشو فشار میداد بچم گریه میکرد میخندید زنیکه روانی

پسر من واکسن ۲ماهگی عالی بود ولی۴ماهگی داغونم کرد حالا اینقدر استرس ۶ماهگیشو دارم 😫

الهی🥲🥲🥲
انشالله زودتر بگذره براش و خوب بشه
دیگه راحت شدی تا یه سالگی🥲🥲
من از همین الان استرس شش ماهگی رو دارم
دندون دراوردن و درد واکسن باهم معلومه که بچه ها بیقرار تر میشن و لاغرم میشن🥲🥲

حالا بهتره پسرت؟

امیر علی هم تا سب تبش رو ۳۸ بود
دوبار هم استفراغ کرد یذره ظهر تا حالا بهتر شده
منم به مامانم گفتم دور از جون شما واقعا خلیم که میریم بیماری ضعیف شده رو به بچه تزریق میکنیم

واای منم پسرم رو چند روز دیگه باید ببرم واکسن بزنه هردوتا واکسن که خیییلی اذیت شد طفلی خیلی استرس این یکی رو دارم🥹

یا خدا از الان استرس گرفتم

الهیییی🥺🥺 انشاالله زودتر بگذره بره طفلی خیلی اذیت شده

سوال های مرتبط

مامان ملکا💖🥰🫀 مامان ملکا💖🥰🫀 ۸ ماهگی
تجربه من از واکسن ۶ ماهگی بخونین شاید بدردتون خورد💝💝💝🙏🙏🙏


من ساعت ۱۲ ظهر واکسن دخترمو زدم و بعدش هر ۶ ساعت استامینوفن دادم چون اصلا تب نداشت ساعت ۵ بعد از ظهر گریه کردن‌اش شروع شد لنجه کردن‌اش و هی بدتر شد اما تب نداشت منم هر ۴ ساعت استامینوفن میدادم تا ساعت ۱۰ نیم شب بزور خوابید همش جیغ می‌کشید پاش درد میکرد دیدم اصلا تب نداشت منم خوابیدم باز ساعت ۱۲ نیم اینا بیدارشد تب نداشت منم گفتم شاید تب نکنه اصلا خوابیدم ساعت ۲ شب پاشد گریه کرد یعنی صورتش به صورتم خورد سوخت اینم بگم فقط جای گوشش داغ بود و شکم و کمرش شدید تبشو گرفتم ۳۹ نیم درجه سکته کردم سریع استامینوفن دادم پاشویه کردم لباساش‌ کم کردم خونرو خنک کرد تبشو گرفتم دیدم خداروشکر شده ۳۷ نیم بعدش هی تب میکرد اما خداروشکر کمتر تا شب بعدش تب میکرد شب بعدش شیاف گذاشتم خیلی خوب بود و تا صبح تب داشت و روز سوم دیگه تب نکرد خداروشکر امیدوارم مفید بوده باشه خيلي مواظب باشید ایشالله دیگه این حد تبرو دخترم تجربه نکته همچنین دلبند های شماها
مامان توت مامان توت ۷ ماهگی
بماند به یادگار
امروز شش ماهگی پسرمه
خوشحالم که ۶ ماه گذشته و پسر نازنازی ما توی زندگیمونه خداروشکر🙏🏻
و قسمت سخت ماجرا .. تمام این شش ماه برای من پر از چالش و پر از سختی بود
سه ماه اول ک کلا نخوابیدم و چقدر بی خوابی کشیدیم کولیک رفلاکس بچم خیلی شدید بود ، یادمه بخاطر کولیک یه شب ساعت ۱۱ گریه هاش شروع شد تا ۱۱ صبح که من قلبم داشت از جا کنده میشد ...
کولیک هم ک خوب شد ، رفلاکس هنوز اذیتش میکنه ...
شیردهی و تغذیه بچه هم سختی خودشو داره با حضور رفلاکس لنتی
و اینکه چقد نق میزد و گریه میکرد حتی تو خواب نق میزد و خوابش هوشیار بود و فقط روی دست تو بغل میخوابید
چقدر بخاطرش حالت نشسته خوابیدم 🤕
البته تاالان هم خوابش هوشیاره و در طول روز تو بغل فقط می‌خوابه تا تکون بخوریم بیدار میشه و شبا هر یه ساعت بیدار میشه و باید زود بخوابونمش وگرنه بیدار میشه تا خود صبح...
واسه دندون خیلی بی قراری و گریه کرد 😬
دو سه باری هم سرما خورد چقدر تب کرد و ریه اش درگیر شد و با کلی بخور و دارو خوب شد 🤒
واسه وا‌کسنا هم چه شبایی بود ..💉🩸
بچه بزرگ کردن کار ساده ای نیست و خیلی مسئولیت بزرگیه ... خدا به همه ی مامانا سلامتی و طول عمر بده