۱۱ پاسخ

سلام منم همچین حسی دارم انگار بدنم پیر و ضعیف شده تنهایی بزرگ کردن بچه سخته وقتی کمکی نداشته باشی منم خیلی جاها کم میارم ولی شیرینی خودشو داره هیچ وقت پشیمون نمیشم از داشتن همچین هدیه ی قشنگی توکلت ب خدا باشه

عزیزم درکت میکنم و بهت حق میدم منم بعض وقتا از این حس ها دارم

اوایل خیلی پشیمون بودم کارم شده بود گریه دروغ چرا ب بچمم حسی نداشتم حتی بدم میومد ولی الان بعد یکسال دوسش دارم ولی اون حس پشیمونی گاهی میاد سراغم ولی فهمیدم اونم از خستگی و کمکی نداشتنه ن پشیمونی،شمام حتما همینی ب خودت سخت نگیر

خسته چرا ولی پشیمون هرگز نمیشم

دقیقا منم‌چنین حسی دارم‌
من میگرن دارم
اگ خابم درست نرم هلاک میشم از تهوع و سر درد ک
هر روز دارم ميميرم از سر درد از بی خوابی

هنوز خیلی زود برای این حرف وقتی راه میفتن اذیت ها دوبرابر میشه فقط شما خونسرد باش انرژی منفی هم به خودت راه نده قسمت خوبش رو ببین قسمت بدش رو نبین چند سال دیگه همه اش یادت میره میشه خاطره برات

خب همه مثل هم هستیم سعی کن حس های خوب بدی بخودت در واقع خودت به خودت روحیه بدی
همه این روزا رو تحمل و سپری کردن به این فکر کن دیگه بچه ام بزرگ میشه زمان میگذره و این روزا خاطره میشن

خداروشکر سالمن
منم گاهی خسته میشم ولی دلم نمیاد و سریع بغلش مبکنم

بدنم ی جوری ضعیف شده ک همش میگم چم شده بعد زایمان،دست و پام میلرزه همش درد همش اذیتم

خداواسمون نگهشون داره ولی واقعادیوونمون کردن این بچهان خواب درست حسابی دارن ن ارومن پسرمن ک کلانق نقو دیوونه شدم

منم خیلییییی خسته و عصبی شدم تازه تو بچه داری زبون زد همه هستم حوصلم زیاده ولی الان دراین سنش واقعا کم اوردم قبلا نه ولی یکماهه عجیب شیطون و کنجکاو شده مغزم رد داده ولی پشیمون نیستم

سوال های مرتبط