۱۴ پاسخ

اره فکر میکنم همه این حس رو دارن
مثلا یوقتایی داررم میخابونمش میگم چرا همش دارم میخابونمش بچه رو چرا باهاش بازی نمیکنم بااینکه میدونن خواب داره ولی حس میکنم ب زور دارم میخابونمش😂دیوانه شدیم😂

اره دقیقا منم همینطورم ولی من بیخیال کارا میشم تا شوهرم بیاد بدمش به شوهرم بعد بکارام برسم چون دلم میسوزه میبینم تنها واسه خودشه

منم دقیقا همینجوریم طفلی بچه ام هی صدا درمیاره منم از آشپزخونه باهاش حرف میزنم احساس تنهایی نکنه حتی تو اتاقا کار دارم از اونجا صداش میکنم🫠

خیلی دلت میخواد یکی هم بیار تنها نباشه😂

نه عزیزم عذاب وجدان واسه چی اتفاقا باید یاد بگیرن تنهایی هم بازی کنن ما که همش نمی تونیم کنارشون بشینیم مگر اینکه کلا بیخیال زندگی شیم

باهاش بازی کن اما از بابت اینکه بغلش نمیکنی اصلااااا عذاب وجدان نگیر چون بچه اینجوری راحتتره، خودت بعداز یه مدت توانت کم میشه بعد دیگه نمیتونی درست بغلش کنی اونم اذیت میشه، من آرینم بغلی شده تا میشینم جیغش بلند میشه اصلا خونه زندگیم داغونه، اعصابم افتضاح.... کاش میتونستم عادتش بدم به تختش😶

والا دختر من نمیزاره پاشم از پیشش منم کارامو نمیکنم خواب که بشه سریع انجام میدم کارا رو چون بچم تنهاست گریه میکنه

خداحفظش کنه
اره منم گاها میگیرم، البته دخترم اصلا اهل تنها بازی کردن نیست با خودش
همش باید باشم پیشش

اره دقیقا منم همین حس رو دارم ، وقتی خواب بیدار میشه با کوچکترین صدایی بخاطر همین وقتی بیداره کارهام رک انجام میدم

اخه من زیاد کار خونه نمیکنم شوهرمم نه صبح میره نهونیم میاد هروقت خوابه یکم مرتب میکنم وگنه بیشتر بااون وقت میگذرونم انقد ک حوصلم سر میره

باز خوبه بچتون بازی میکنه پسرم هیجوره نمیمونه

هم درد دیم ....وقتی به کارای خونه میرسم همه جا تمیزه مرتبه خوبه ولی چون خیلی ترکش کردم عذاب وجدان میگیرم ... نمی دونم چه کنم

ن بزار تنها باشه خودش بزرگشه

وای منم همین حسو دارم،من شاغل هستم کلا خونه مامانمه چکار کنیم؟

سوال های مرتبط