واای خدایااااا یه اتفاق خیلی بد خیلیییی بد افتاد الان😭😭😭
دلانا پیشم خوابیده بود منم خوابم سنگین شده بود یهو انگار یکی به زور تکونم میداد میگفت بیدار شووو
از خواب پریدممم دیدم پتو افتاده رو سر بچم داشت دست و پا میزد خفه میشد نفسش داشت میرفت و تقلا میکرد یکی نجاتش بده من او لحظه کپ کردم😭😭😭😭😭
پتو رو از سرش کشیدم بغلش کردم به زور به خودش اومد بمیرم برات مادر انقد گریه کرد و ترسیده بود این سومین اتفاق وحشتناکی بود که برا دلانا افتاد و من هربار مردم و زنده شدم بااینکه نمیزارم اب تو دلش تکون بخوره نمیدونم این اتفاقها از کجا میاد مارو پیدا میکنه😔💔
خیلی مواظب نوزادانتون باشین همیشه به پهلو بخوابونید پتوی سنگین روش نندازین اگه خوابید به امون خدا ولش نکنید اینا توانایی نجات جونشونو ندارن
خدایا هیچ مادری رو با پاره تنش به امتحان نکش خدایا قسمت میدم به عظمت این ماه عزیزت خودت ضامن سلامتی بچه هامون باش😭😭❤️‍🩹❤️‍🩹
نشستم بالاسرش دارم اشک میریزم خیلی ناراحتم خیلی از خودم دلخورم😔😭💔



زایمان سزارین

۲۵ پاسخ

عزیزم خدا خودش حافظ بچه ها هست این بچه ها امانتن دست همه ما و هیچ برگی بی اذن خدا از درخت نمیوفته مرگ و زندگی هم دست خودشه ریلکس باش و ب خودش واگزار کن

امان خدا باشه که خوبه عزیزم 🥹

دستش حتما از پتو بیرون باشه چون تو خواب دستشون میپره پتو رو میندازن رو صورتشون
خداروشکر که بخیر گذشت

همیشه وقتی میخوابی دستاش از پتو بیرون باشه وقتی دستا زیر پتو میتونن با دست و پا زدن بکش رو صورتشون اما وقتی دست بیزون دیگه نمیتونن

عزیزم پتو رو زیر بغلش قرار بدت و کنارش دوتا بالش بذار و کنارهای پتو رو زیرش قرار بده

صلوات بفرست ب خیر گذشت استرس نگیر دیگه به بچه هم منتقل نکن پتو اصلا من نمیندازم چون تو بیداری دیدم با پتو چیکار میکنه 😮‍💨
خونه رو گرم میکنم پتو نندازم

خدا رو شکر بخیر گذشت عزیزم . برای همه ممکنه اتفاق بیفته خودتو سرزنش نکن . ♥️♥️♥️

خداروشکر بخیر گذشت گلم چرا گریه گلم تو ک نفهمیدی و بلافاصله کمکش کردی چرا عذاب وجدان داری

براش کیسه خواب بپوشون پتو ننداز
الهی آمین😓

الاهی بمیرم با تصورش نفس منم رفت خیلی مراقب باش شبا پیش خودت نخوابون جاشو جدا یکم اونطرفتر بنداز من خودمون‌روتخت میخوابیم جای آیسو رو پایین تخت میندازم تاصبحم چندبار پامیشم‌چکش میکنم

حالا ک بخیر گذشته استرس نگیر ولی اصلا دستاشو نزار زیر پتو بمونه

ابن طبیعیه ک خوابت سنگین بشه انقد خسته میشی و بی خوابی میکشی ک خواب میمونی
ولی درکل پتو رو همیشه تا زیر بغلش بنداز پتودنازک نوزادی بذار

الهی عزیزم چ لحظه سختی بوده
خدا مراقب این فزشته هامون باشه😭

بزرگترین ترس من از بچه داری همینه خواب منم سنگین هست 😑

خداروشکر عزیزم ک بخیر گذشت صدقه بنداز براش.اتفاقا باید پتوی سنگین بندازی که نتونه با حرکتش بکشه تو صورتش واصلا پتو رو تا گردنش و روی دستاش نکش تا روی سینه بکش دست هاروهم بیرون بزار

عقیقه کردی براش؟ قربونی
میگن خیلی خیلی اهمیت داره

خیلی حس بد و ترسناکیه بمیرم 🥲🥺

هعی خیلی سخته برای بچه ی منم چندین بار اتفاق افتاده من بیشتر وقتا وقتی سرشو تکون میده که خفه نشه بیدار میشم 😔😔😔

عزیزم صدقه بره حتمن

خداروشکر بلند شدی عزیزم نگران نباش گلی اون کوچولو فرشته زیاد داره

همین الان دیدم پسر منم پتورو کشیده روی کلش
ولی پتوش سبک هست زود کشیدم کنار

😢😭💔ای داد
خداروشکر ک بازم بیدار شدی
ببین پتوی جدا بنداز براش تا رو سینه اش هم بیشتر نکش بالا

بمیرم برای حالت خداروشکر حالش خوبه ب خیرگذشت❤️

عزیزدلم مامان مهربونم تو فرشته ی نجات و همراه دخترتی توی این راه هم موفق بودی و هستی ❤️ استرس رو از خودت دور کن و خداروشکر که به موقع اقدام کردی 😘

اروم باش عزیزم خداروشکر به خیر گذشت

مقالات مرتبط

آموزش خواب به کودکان
آموزش خواب به کودکان بدون گریه در سنین مختلف
شیر دادن به نوزاد، آموزش روش صحیح شیر دادن به بچه
شیر دادن به نوزاد، آموزش روش صحیح شیر دادن به بچه
انواع گریه نوزاد
معنی انواع گریه نوزاد و ترجمه هرکدام
ضربه به سر نوزاد
ضربه به سر نوزاد چه عواقبی در پی دارد؟

سوال های مرتبط

مامان اِلوین مامان اِلوین ۵ ماهگی
خانما امشب پسرم غلت زده بود رو شکم بود بعد دختر جاریم هلش داد افتاد به پشت بعدش خیلی بیقراری کرد بزور خوابید حالا تو خواب ناله میکرد یهو شروع کرد گریه بیدار شد.الان بار خوابیده بازم ناله میکنه خیلی میترسم یعنی ترسیده یا بخاطر ضربه اس؟البته چندلایه پتو پهن کردم رو اون افتاد خیلی سفت نبود جاش.میترسم چیزیش نشه خدا.چیکار کنم بنظرتون
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان دلا مامان دلا ۵ ماهگی
سلام دوستان احساس گناه دارم
نصف شب پتو من نمی‌دونم چطوری افتاد بود رو صورت بچم دیدم گریه می‌کنه پریدم از خواب دیدم پتوم رو صورتش افتاده
نمی‌دونم چند دقیقه افتاده بود روش
بنظر شما خطری ندارع دیگ الان مشکلی پیش نمیاد ؟
خیلی ناراحتم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان پسر و دختر مامان پسر و دختر ۶ ماهگی
دخترم ۳ماهشه شبا برا خواب ادا در میاره کوچکترین صدایی میاد میپره و بیدار میشه
پسر ۶ساله امم از لجش میکوبه اینور و اونور
حالا الان به زور خوابوندمش داشت با پاش میکوبید رو تخت بالش رو پرت کردم سمتش خورد شکم شوهرم که خوابیده بود یه جوری بیچاره از جا پرید فک کرد چی افتاد روش
دارم میمیرم از خنده وای
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان Nouyan مامان Nouyan ۲ ماهگی
خانم ها بچم شیر پرید گلوش دور از جونش واسه چند ثانیه هیچ حرکتی نکرد و گفتم تموم شد یعنی مردم و زنده شدم خدارو شکر ک نفسش اومد دوباره جونم به مادر شوهرم بود محکم چند ضربه ضد به پشتش ..خانم ها خودم بهش شیر میدم الان خیلی میترسم ک دوباره این اتفاق بیفته کلا دست و پامو گم کردم چیکار کنم🥺
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان غزل😍🥰 مامان غزل😍🥰 ۶ ماهگی
سلام مامانا من دیشب حالم خوب نیس رفتم جشن پسر عمه شوهر م من نخواستم برم زور زور من برد گفت نمیشه تنها بمونی خونه حالا رفتم همه چی خوب پیش رفت یهو یهو یه دختر بچه لیوان شیشه یی دستش بود غزل تو بغلم بود یهو این دختر بچه لیوان پرت کرد زد تو سر غزل غزلممم اینقدر گریه کرد مردم جشنشون خراب کرد داد بیداد کرد بچم مرد مرد شوهرم اومد بچه مو سریع بردن بیمارستان اینقدر گریه کردم داد زدم ک از حال افتاده بودم شب خیلی بدی بود ساعت ۴ شب برگشتیم خونه صبح غزل بیدار ک بازی میکرد میخندید دوباره این اتفاق افتاد خواهرش گوشی پرت کرد افتاد تو صورت غزل بازم گریه میکرد نمیدونم چرا اینجوری میشه برا بچم به نظر تون چراا چشم خوردا من اینقدر دیشب ناراحت شدم دق کردم امروز بعد ۹ روز دوباره پریود شدم 😔😔😔خیلی سخته با دوتا بچه
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان عسل و آنا مامان عسل و آنا ۵ ماهگی
این چه خواب مضخرفی بود من دیدم؟؟؟؟؟؟
خواب دیدم رفتم زایشگاه میگم اومدم واسه زایمان.دوماهه زایمان کردم ولی این یکی الان ۹ ماهه شدم.ناراحت این بودم که دوباره رو بخیه هام برش میزنن واسه سزارین😰😰😰😰.
بستری شدم.بعدم تو خوابم خیلی خیلی طبیعی بود که ادم میتونه دتا بچه داشته باشه که یکی یه ماه یا دوماه بعد از زایمان اولی ّدنیا بیاد.
خدایا توبههه خدایا توبه.
لدفن لدفن منو دوباره امتحان نکنیا من دیگه حاملگی نمیخام😭😭😭😭😭😭😭😭
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آراد💙 مامان آراد💙 ۲ ماهگی
تو بغلم خوابید آراد
یک ساعتی تو بغلم بود
بعد گذاشتمش سر جاش
و ده دقیقه بعدش خوابم برد
هنوز پنج دقیقه نشده بود خوابیده بودم
که بیدارم کردن گفتن آراد خیلی تب داره
بغلش کردم دیدم بچه م داره تو تب میسوزه
زیر بغلش ۳۹ بود.
شانس آوردم خواهرم اتفاقی دست گذاشته بود رو پیشونیش متوجه شده بود
وگرنه معلوم نبود کی بیدار بشم گفتم گرسنه بشه گریه می‌کنه بیدار میشم ...
خدایا خودت نگهدار بچه هامون باش
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان H مامان H ۴ ماهگی
سلام ، برای دوستانی که بچه اشون مشکل بچه منو داره تجربه ام میگم شاید کمکتون کنه ، بچه من تو خواب خیلی به خودش می پیچید زور زیاد میزد بعضی وقتا گریه می کرد ، بعضی شبها هم اصلا نمی خوابید گریه میکرد شیر می خورد به خودش حالت کمانی میکرد ، پنیرک زیاد بالا میورد ، خواب سبک داشت یهو از خواب می پرید ، یا پنج دقیقه می خوابید سریع بیدار میشد دکترش هر بار میگف طبیعی و‌دارو نمیداد، دکترش عوض کردم بهش شربت فاموتدین داد و قطره دایمیتیکون آب رو آتیش بود
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان دل آنا🫀🤱🏻 مامان دل آنا🫀🤱🏻 ۳ ماهگی
واااااااای خدایا این رفلاکس کی دست از سرمون برمیداره!!!!!!!!!!🤦🏻‍♀️
طفلی همش از خواب میپره حالت خفگی بهش میاد درست شیر نمیتونه بخوره فقط دو روز داروشو قطع کردم با شدت بیشتری رفلاکسش برگشته
همش نق میزنه بغلی شده کمر واموندم از سر زایمان انگار از کار افتاده مدام درد میکنه😭😭الانم به زور خوابوندمش چقد اذیته بمیرم براش🥲❤️‍🩹
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان نارگیل🧸🥥 مامان نارگیل🧸🥥 ۲ ماهگی
یه اتفاق خیلی بد برامون افتاد دخترم دیشب تو ماشین رو پام بود از جایی میومیدبم که دو ساعت فاصله داشت با شوهرمون من ی لحظه خوابم گرفتم نمیدونم چیشد شوهرم ترمز گرفت سبقت گرفت نمیدونم یهو بچه قل خورد از رو پام افتاد کف ماشین روی کیف وکفشامون من سریع کشیدنش بالا اون پایین گریه نمیکرد ولی وقتی کشیدنش بالا گریه کرد منم هی شیرش دادم از اولی سوار شدیم شیر میدادم و آروق نمیگرفتم بعد حدود یک ساعت و نیم باز شیر دادم تو راه یهو همه رو بالا اورد انکار سبک شد راحت شد حالا هرچی به شوهرم میگم بد نباشه ببریم بیمارستان میگه بد به دلت راه نده بالا آوردنش برا شیر زیادی و آروق نکرفتنشه و خودت ناراحت نکن دخترم سالمه
چیکار بنظرتون حرف کی درسته من خیلی وسواسم ‌ترسو نگران😭
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان پناه مامان پناه ۶ ماهگی
سلام ماما من خیلی حالم بده میشه اگر چیزی میدونین بهم بگین من دخترم ۳ماهشه تو‌حموم‌لیز خورد از دستم سرش خورد کف تشت پلاستیکی لباس اصلا نمی‌دونم چیشد تو ۱دقیقه اتفاق افتاد رو پام بود انقد دیدم داره تکون میخوره اومدم یه آب بریزم روش بیارمش بیرون که این اتفاق افتاد بد گیره کرد آروم شد بردمش بیمارستان سی تی اسکن مشکلی نداشت خوده بچه هم تا االان که یه روز بیشتر گذشته خوبه .گفتن تا ۲۴ساعت به علامتاش دقت کن با همیشه فرقی نداره فقط من تو‌ گوگل خوندم ضربه مغزی امکان داره بده چند روز یا چند ماه خودشو نشون بده ولی دکتر گفت سی تی همه چی نشون میده .بنظر شما نوزاد این سنی خداییی نکرده اگر تو‌مغزش چیزی شده باشه نباید یکمی حالش بد باشه ؟؟؟؟؟؟😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭بخدا دارم میمرم از حموم خونمون بدم میاد حس میکنم دیگه هیچوقت خوب نمیشم خیلی صحنه وحشتناکی برام بود
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان فرهان مامان فرهان ۳ ماهگی
قبل از ختنه ادرار پسرم خیلی بو میداد و مدفوعش سبز شده بود و به زور مبخوابید همش بیذار بود این بچه اصلا خواب نمیرفت
ختنه اس کردم همش درست شد 🙄😮😮😮
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان مهیاد🩵 مامان مهیاد🩵 ۴ ماهگی
خانما پسر من اصلا به پهلو نمی‌خوابه تا به پهلو میزارمش گریه می‌کنه انقد به پشت خوابیده پشت سرش صاف شده داره سرش دراز میشه چیکارش کنم وقتی دنیا اومد سرش خیلی گرد و قشنگ بود
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آرتا🤰 مامان آرتا🤰 ۲ ماهگی
یعنی امروز به معنای واقعی تا مرز سکته رفتم
صبح بیدار شدم خونه خیلی گرم بود شبیه حموم شده بود دیدم شوهرم پکیج رو تا آخر دیشب زیاد کرده آفتاب هم افتاده بود خونه ینی جهنم شده بود
پسرم بیدار شد دیدم دست و پاش گرمه عرق کرده بعد اصن بی حال بی حال شده بود قشنگ مردم یه لحظه تب سنج زدم ۳۷/۴ بود گفتم تب داره
بعد فهمیدم بچه از گرما بی حال شده بود پکیج زو خاموش کردم برگشت به حالت قبل بچه گرما با بچه داشت چیکار میکرد خیلی حواستون باشه مامانا
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان سپیدار👼💕 مامان سپیدار👼💕 ۳ ماهگی
خوب ببخشید طول کشید
بریم‌پارت🌸سه🌸
خوب کیسه ابمو که داشت پاره میکرد خیلی درد داشت زمین و زمان و صدا میزدم دیگه واقعا منکه انتخابم طبیعی بود پشیمون شدم انقدر درد داشت توم میپیچید هیچی کیسه آبمو که پاره کرد شوهرم اومد پیشم ديگه زورم داشت میومد گفت قوی باشه دوتا زور محکم بزن با تمام قدرت زور زدم خداروشکر سرش اومد بیرون ولی متاسفانه بند ناف پیچیده بود دور گردن دخترم ولی خوب ماما بهم نگفته بود گفت چندتا زور محکم بزن منم همین کارو میکردم تا زور آخری یهو احساس کردم بدنم آزاد شده اصلا درد نداشتم یهو یچیز داغ رو سینم احساس کردم چشامو که باز کردم دیدم دخمل قشنگم و گذاشتن رو سینم شوهرم که اینقدر حالش بد بود برای من اولین بار بود دیدم داره گریه میکنه سریع رفت بیرون نموند دختر قشنگ من ساعت ۱۱:۳۰ صبح بدنیا اومد این لحظه رو برای همتون آرزو میکنم😍
درسته درد میکشی ولی واقعا ارزششو داره 🌸❤️❤️
البته زایمان من کلا سه ساعت طول کشید خوب اینم از تجربه زایمان طبیعی من امیدوارم خوشتون اومده باشه🥰🥰🥰