عزیزم ببخشید این طور میگم برای بچه دوم واقعا باید فکر اساسی میکردی که فعلا باردار نشی
حداقل باید بچت بزرگ میشد بعد چون با این شرایط بد اقتصادی باید برای رسیدن به آرزوهات و هدف هات خودتم کار کنی
بنده خدا شوهرت هرچقدرم کار کنه بازم نمیرسه
الانم بنظرمن کاری که شده به هیچی فکر نکن جز بزرگ کردن شون
اگر کسی رو داری کمکت کنه چه بهتر اگرم کسی نیست توقع نکن چون خودت رو درگیر میکنی سر این مسئله
ان شاا... که بزرگتر بشن اونوقت بزار مهد راحت هم درس بخون هم سرکار برو
الان فقط آرامش برای شما حرف اول رو میزنه
با استرس و نگرانی بجایی نمیرسی عزیزم چه بسا میبینی خدایی ناکرده با همین جوش و استرس هزار تا بلا سرت میاد
مطمئن باش ما خانم ها خیلی قوی هستیم فقط متاسفانه به خودمون ایمان نداریم و اعتماد به نفس کافی
بدنت ضعیف بود دوباره باردارشدی خب توانای نداره بدنت بچه داری سخته واقعا.زندگی واقعا سخته خیلی هزینه داره همه همیننم ماهم ٢۵ فقط قسط میدم تازه کم شد انقد شده خرج بچه و خودمونم هست. خدا رحم کنه واقعا.نگران نباش انشالا سلامتی زایمان کنی زندگیت عوض بشه تو کارات از کسی کمک بگیر فشار نیار به خودت
عزیزم نگران نباش هممون تو این وضیعت هسنیم و خوب تازه زایمان کردی بچه داری بهت فشار میاره ولی روزی راسان خداست وقتی بچه دنیا بیاد اونقدر ثروت میاره که نگو ماهیچی نداشتیم خونمونو فروخته بودیم و یه دختر ۳ساله داشتم بعدش شوهرم تو کارخانه کار میکرد که ۲تومن میدادن که دوماه بود نداده بودن بعدش فهمیدم باردارم ناراحت شدم ولی ترسیدم نگهداشتم خداروشکر روز به روز همه چی خوب تر شد برا تو هم میشه نگران نباش
بخاطر بهم ریختن هورموناته عزیزم.نگران نباش کلی وقت داری هنوز.بچه هات بزرگ میشن میرن مدرسه بعدش کلی وقت برای خودت و آرزوهات داری.دخترخاله ی شوهر منم همین شرایط تورو داشت.حقوق خونده بود قبل بارداریش بعدش دیگه نتونست بره بچه آورد تا الان که بچش رفته کلاس اول تونسته بره دانشگاه اونمچیتغییر رشته به عمران داده که با شوهرش همکار بشه.اووو کلی زمان برای رسیدن به چیزایی که دلت میخواد داری.همیشه انقدر اوضاع بهم ریخته نمیمونه همیشه بچه ها کوچیک نمیمونن تحمل کن عزیزم.درست میشه همه چی.از لحظه لحظه ش لذت ببر وقتی بزرگ شدن اصلا این روزات یادت نمیمونه فقط شادیاش به خاطرت میمونن.
گاهی از کسی کمک بگیر عزیزم منتهی از کسی انتظار بیش از اندازه نداشته باش که اگه کاری که خواستی رو انجام ندادن ناراحت نشی.بچه دوم رو همه گفتن نگهدار اما در آخر تصمیم خودت بوده که بمونه توی دلت و ریشه بزنه.پس انتخاب خودته و براش تلاش کن.تا الان قوی بودی ازین به بعد باید دوبرابر قبل قوی باشی چون مامانه دوتا فرشته شدی .خدا هم این توانایی رو توی تو دیده که بهت نعمت بخشیده.نگران هزینه ها نباش.شوهرت حتما تلاششو براتون بیشتر میکنه حالا که اعضای خانواده داره بیشتر میشه پدر خانواده خواه ناخواه به فکر درآمد بیشتر میفته.تو به این چیزاش کار نداشته باش.خودت رو تقویت کن حتما ویتامین هاتو هم توی دوران بارداری هم بعد زایمانت تاجایی که دکتر تجویز میکنه بخور.بدون کمبود ویتامین باعث افسردگی چه توی بارداری چه بعداز زایمان میشه.به خودت برس از لحاظ جسمی تا کم نیاری.جسمت که قوی و سالم باشه روحیت ناخودآگاه شاداب و قوی میشه.
برات آرزوی بهترینارو دارم مامان جان.
حق داری نگران باشی ،اما نباید خدا فراموش کنی ،مطمئن باش اون کوچولوی که تو راه خدا روزی اش جلوتر کنار گذاشته،فقطباید نا امید نباشی ،این حالت طبیعی چون من اوایل بچه ام دنیا اومده بود حس میکردم وای دیگه زندگی کردنم تموم شد همش خونه بچه داری اما بعد گذشت یه مدت هم بهتر شد هم من عادت کردم،شما هم شاید اول هاش سخت بگذره اما بعد چند ماه رو روال میافتی به این فک خدا خواسته اون موجود کوچولو مهمون خونه شما باشه حتما حکمتی توش بوده ،به چیزا خوب فک کن ،از خدا کمک بخواه که تو اون دوران همه چه عالی بگذره ،اگه مادر یا خواهر نزدیکه هستن چند ماه اول ازشون کمک بگیر ،امیدوارم به خوشی و شادی بگذرونی و همه چی برات عالی پیش بره ،توکل ات به خدا باشه
عزیزم حست قابل درکه
کسی کنارت نیست بهت تو بچه داری کمکت کنه اونجوری فشار روحانیت کمتر میشه و از طرفی هم ان شاا... بزرگمیشن تو هم پی ارزوهات خدا بزرگه از خودش کمک بخواه کمکت میکنه عزیز
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.