مامانا راهنمایی کنین لطفا
دیشب من کیک خوردم پوستشو گذاشتم رو اپن مادرشوهرم‌ اومد گیسو خیلی خوب و آروم بود داشت بازی میکرد بغلش بود
مادر شوهرم پوست کیک و برداشت صدا در آورد ازش گیسو نکاه کرد لب برچید و گریههههههه یعنی توی این ۶ ماه ندیدم اینجوری گریه کنه حتی موقع واکسنم ک درد داره اینجوری گریه نمیکرد
یک ربع تمام فقط داشت جیغ میزد با وحشت نکاه میکرد اینور اونورو
خلاصه ب سختی ارومش کردم
ب مادر شوهرم گفتم از پوسته ترسید گفت نه میخاسته گریه کنه من اونو بهش نشون دادم ک گریه نکنه (گیسو عاشق اینه با پلاستیک و اینجور چیزا بازی کنه البته ی هفته ای میشه ندادم دستش)
بعد دوباره بعد یکی دوساعت گیسو بغلم بود تو آشپزخونه یهو مادرشوهرم پلاستیک ورداشت جلوش تکون داد این پلاستیک صدا داد این زد زیر گریه همون‌جوری گریه میکرد میگم دیدی میترسه از پلاستیک و اینا میگه ن دلدرده🤦‍♀️ بابا بچم دلدرد بودنی هم اینجوری نمیکنه بخدا اصلا عجیب بود گریش
ب نظرتون ترسیده؟؟؟

پسر متم از صدای بلند ترس برش داشته نگران نباش

اره من حس میکنم اگه خودت اون کارو میکردی اینهمه نمیترسید چون با مادرش ارامش بچه زیاده بغلش کن جوجو رو یادش بره

ب نظر من از خود مادرشوهرت ترسیده بچه ها تو این سن دیگه ادمارو میشناسن و احساس غریبی میکنن پسر منم هرکیو میدید گریه میکرد

آخی ترسیده بچه
امروز زیاد بغلش کن سعی کن مادرشوهرتم نبینه آروم شه

بچه منم قبلا از بادکنک خوشش میومد
الان وقتی بگیری جلوش وحشت زده میشه اولین چیزیه ک میبینم اینقدر میترسه
شاید جدیدا میترسه بچتون از صدای پلاستیک دیگه