۷ پاسخ

اره مشکل داری بجه رو باید.رها کنی

منم مثل شما و مدام هپسرم تحقیرم میکنه پدرشوهرم پرش میکنه دعوا میکنیم بهم میگه وسواس
چیکار کنم جونم به جونشون بسته استتازمانی که به ما محتاجن وظیفه مونه ازشون مراقبت کنیم به تغذیه شون اهمیت بدیم که دو روز دیگه معده و روده شون سر چیز های الکی بهم نریزه
منم مثل تو و واسم مهم نیست

عزیزم مامانتون راست میگه بچه تو این سن خودش گرسنگی رو متوجه میشه یا اگه دلش میوه بخواد خودش میگه، هر چی حساستر باشیم هم به خودمون هم بچه آسیب میزنیم، چه اشکالی داره وزنش کم باشه من خودم کلاس اول ابتدایی ۱۵ کیلو بودم الان تو این سن همه میگن چقدر اندامت خوبه یا داداشم اینقدر لاغر بود الان اینقدر چاق شده که کلی رژیم داره، عزیزم از مادر بودنت لذت ببر سخت نگیر

منم خیلی حساسم هم خورد و خوراک و هم اینکه مریض نشه. ولی متاسفانه بچه م ب شدت بد غذاس،هیچ دارو و ویتامینی هم اصلا راضی نمیشه بخوره

منم حساسم مخصوصا سر مریض شدن واسه همین زیاد جایی نمیرم بقیه مسخره میکنن ک برام مهم نیست مخصوصا کسایی ک بچشون ی مشکلی داره میگن تو زیادی حساسی و فلان هرکاری کنی یکی ی نظری میده هرجور دوس داری رفتارکن حالا یکم زیادروی نکن ک بعد بدتر نشی ولی کلا مراقب بچت باشی خیلی خوبه

من دقیقا اینطورم و بیشتر سعی میکنم ب غذای دخترم برسم بخاطر همین 99 درصد روزا خونم هیجام نمیرم

خب الان بااین حساسیتت وزنش چطوره ؟ من حساسم ولی نه مث شما مثلا دوس ندارم بچم تنقلات بخوره ولی حالا یه ساعت زودتر یا دیرتر غذاشو بخوره برام سخت نیست

سوال های مرتبط

مامان ادرین مامان ادرین ۳ سالگی
سلام مامانا خوبین بیاین کمکم بخدا کم آوردم من سه ماهمه حاملم نمیدونم یا من حساس شدم یا اخلاق پسرم تغییر کرده دیگه آنقدر ازیت نمیکنه بخدا ازش بدم میاد وقتی خوابه آرامش دارم پسرم خیلی قبل بچه با ادب با فهم شعور بود خیلی فهمیدس ولی چند وقته برعکس شده این بچه خیلی بی تربیت شده جواب میده لج میکنه کار زشت میکنه مثلا هی میگی دست هات کثیفه برو تمیز کن یا بشور یا با دستمال کاغذی تمیز کن اصلا بحرف نمیکنه میگم دست به شربت نزن سرش باز نکن میریزه دقیقن باز میکنه و ریخت رو فرش یا بابام صداش میزنه میگه مثلا کنترل رو بیار میگ من نمیارم و یا مامانمو میزنه یا مامانم به من گفت میرم میام برداشته تو ماشین میگه هر غلطی میکنی زود بیا برعکس اصلا ما تو خونمون اینجوری حرف نمی‌زنیم بهم محبت میکنیم هرچی میخواد خوراکی می‌خریم باباش باهاش حرف میزنه محبت میکنه نمیدونم این چه مرگش شده با باباش لج میکنه هی میگه اسباب بازی هامو میشکنم اونم میگه نمیخرم باز جیغ میزنه گریه میکنه میگ باید بخرین یا الان دیدم عروسک برداشته تو شلوارش کرد رفت زیر پتو منم خیلی داغون میشم با دیدن این حرکات اول ازش سوال کردم دیدم جواب نمیده زدمش تا هرچی بهش نمیگی مثلا سرسفره با دست غذا نخور درست بشین زود قهر میکنه سر سفره هرچی میگم بشین غذا بخور میگه سیرم تا سفر و جمع میکنم گریه میکنه من گشنمه راه میره پاهاش مشکل داره دکتر گفته باید درست بشینه دقیقا هر دقیقه که نمیشینه این بشر بد میشینه منم هی باید تو هرجایی یا تو خونه صدبار تکرار کنم من چیکار کنم خسته شدم بقران چرا این اینجوری شده فقط دورغ نگم تو این یکی دو ماهه اسباب بازی میخواد و شهربازی که نتونستیم بخریم و ببریمش همین