۹ پاسخ

اگه واقعا همسرتون رو دوست ندارید وفکر میکنید همه ی مشکلاتت بخاطر اونه .سعی کن به هر راه درستی از لحاظ مالی مستقل بشی بعد جدا شو.
ولی ممکنه مشکل از خودت باشه که بهت اینجور بی احترامی میشه هم از طرف همسر وهم از طرف خانواده .پس بهتره که صادقانه فکر کنی ببینی مشکل کجاست
بعضی وقتا ما خودمون رو دوست نداریم و به خودمون احترام نمی ذاریم .نتیجه اش میشه که همه هم همان طور با ما رفتار میکنند
یه راه حل بهت میگم خودم واقعا نتیجه دیدم ضرر نداره امتحانش کن
از امروز صبح که از خواب بیدار میشی
سعی کن روزی پنج تا ده تا از خصلت های خوب همسرت رو بنویس
فردا هم پنج تا دیگه حتی اگه شده یکی ویا دوتا خصلت خوب
هر آدمی هر چند بدچند تا خصلت خوب داره
هر روز بهش اضافه کن .
نتیجه وتاثیر این کار: وقتی ما انتظار خوبی از کسی داریم از او خوبی میبینیم وبر عکس
این کار رو برای اعضای خانواده ات هم انجام بده ونا امید نشو حتی اگه باز بی احترامی دیدی سعی کن اهمیت ندی ودنبال یک خصلت خوب بگرد دوباره بنویس.باز هم میگم انجام بده نتیجه میگیری ولی ادامه دار

چرامگه شوهرت چشه???

منم دقیقا موقعیت تو رو دارم دلم به حال بچم میسوزه این وسط

مشکلت با همسرت چیه عزیزم که به طلاق فکر میکنی

کم نخوندیم طرف طلاق گرفت رفت متاهل شد بچش اینجور شد اونجور شد
ته دلت رو خالی نمیکنم ولی با توجه به همه اتفاقاتی ک میشنویم بهتره بجای طلاق ب فکر یه ایده باشی تا زندگیت تغییر کنه
طلاق همیشه آخرین راه هستش و خیلیا میمونن و میسازن
نسوز ب زندگیت ولی خودت رو تغییر بده
تغییر تو خودت شوهرت هم تغییر میده
اول از خودت شروع کن

چرا مشکلت چیه با همسرت

به یه مادری که شرایطش مثل شما بود بااین تفاوت ک رفته بود خونه باباش و اذیت بود،گفتم تلاش کن تنت بی عار باشه! هرچی گفتن برات مهم نباشه،عین خیالتم نباشه با تو اند… حالا توهم سعی کن اگه واقعا واقعا ب بن بست رابطه رسیدی،ادامه باهمسرت غیرممکنه برات، تنتو بی عار کنیو برگردی تا مستقل بشی

چرا شوهرتو نمیخای؟ واقعا دلیل محکمی داری؟

چرا خانوادت اینجورین مگ بچه طلاقی

سوال های مرتبط