ت
حالا تجربه هام:
۱-من تا لحظه آخر پمپ درد میخواستم و یکی دوروز به عمل نظرم عوض شد ..توی بیمارستانم دو دل بودم که بخاطر درد سوند چشمم ترسید و تو‌اتاق عمل آخرین لحظه به یه خانومی گفتم من پمپ درد میخوام.. خدا خیرش بده ..آروم در گوشم گفت به نظرم نگیری بهتره و واقعا کمک خاصی بهت نمیکنه بازم از دکترت میپرسم..رفت و اومد گفت دکترت هم گفته نگیری بهتره و با شیاف و دارو کنترل میشه که واقعا همینطور شد..(حتی یه خانومی که اونجا باهم دوست شده بودیم بعد عمل دیدمش خیلی پشیمون بود که گرفته و میگفت پمپ درد یه دروغه و اصلا دردش رو کم نکرده بود)
۲-من بعد عمل اصلا سرم رو تکون ندادم و بالش زیر سرم نذاشتن اما کم و بیش صحبت میکردم با همسرم و کسایی که تماس میگرفتن) و ذره ای سر درد و گردن درد نگرفتم و فقط کتف هام درد میکرد فکر میکردم برای بی حسیه اما گفتن برای نفخه چون شکمم با یه بدبختی و کلی کمپوت انجیر و قرص ضدنفخ و اینا فردای عمل یکم کار کرد اما باد توی معده م زیاد بود😐بعدم که شکمم کار کرد درد کتف هام خوب شدن

۲۱ پاسخ

کلا از بیمارستان تا الان ۴تا شیاف گذاشتم و دوتا نوافن خوردم
دردها واقعا قابل تحملن
تنها دردش اون لحظه اول بعد رفتن بی حسی بود که خودشون شیاف گذاشتن و یه آمپول مسکن زدن

خداروشکر عزیزم که به خوبی گذشت برات
من از خود اتاق عمل میترسم، احساس میکنم اون دستگاه هارو ببینم خودم غش میکنم نیازی به بیحسی نیست😶
حین عمل حالت تهوع اینا نداشتی؟ کسی پیشت بود دستتو بگیره نترسی؟😢
ماساژ شکمی چی؟ تو بی حسی انجام دادن برات؟؟

رشته خواهرم بیهوشی ه و توی اتاق عمل کار میکنه، بهم گفته پمپ درد خوب نیس، با شیاف و داروهای مسکن که توی سرم میریزن دردش کنترل میشه، اصلا توصیه نکرد پمپ درد رو

سوند رو کی درآوردن؟ 🥲
چن ساعت بعد عمل راه رفتی دردش چطور بود؟
خداروشکر که به خوبی گذشت برات عزیزم🩵

عزيزم اولين بار ك خواستي بلند شي و راه بري خيلي سخت بود؟ من فكرم پيش اينههه

با احترام
پمپ درد که دروغ نیست من داشتم عالی بود نمیشه گفت هر کس هرچی میگه درسته چون اکثرا راضین حالا شاید اون خانم استانه تحمل دردش خیلیییییی پایین بوده وگرنه پمپ درد کلا درد رو معقول و قابل تحمل میکنه

من ک سر زایمان اولم پمپ درد داشتم خیلی خوب بود شاید رو بعضیا کار نکنه ولی رو من جواب داد

و منی که هم گردن درد بی حسی رو دارم و هم عوارض بیهوشی 🫠 داغونم

انشالله بسلامتی عزیزم واقعا بهت تبریک میگم

عزیزم بعد ک اومدی داخل بخش چندبار فشارشکمی دادن من و چهاربار فشاردادن واقعا وحشتناک بود الانم بیمارستان بودم چندروز میدیدم چندبارفشارمیدن

بسلامتی عزیزدلم
من خیلی اولش درد داشتم فقط ساعت اولش که دکتر کفت بخاطر پروسه دوقلویی این درد شدیدتره
سوند هم احتمالا خودتو منقبض کردی که درد گرفته من گفت شل کن و واقعا اصلا درد خاصی نداشت و پمپ درد هم دکتر من گفت از درد کم میکنه ولی اصلا مناسب نیست مورفین داره و کسایی که شیر میدن اصلا خوب نیست ❤️

با اینکه یکبار تجربه کردم همه رو با دقت خوندم😁
ب من گفته بودن تا شکمت کار نکنه مرخصت نمیکنیم🤭

خیلی هم‌ عالی عزیزم ممنون از انرژی خوبی که بهمون دادی و اینکه تجربتو‌ با ما به اشتراک گذاشتی❤️
واقعیتش منم میخواستم پمپ‌ درد بگم برام بزنن ولی با حرفای شما منصرف شدم بنظر منم با مسکن و شیاف درد رو‌کنترل کرد

سخت ترین چیز برا من وصل کردن سوند بود چون واقعا نمیدونستم چطوری وصل میکنن موقع وصل شوک شدم😂😂

عزیزم بسلامتی زایمان کردی
دقیقا منم از گرفتن پمپ درد روز عمل پشیمون شدم
واقعا دردش با شیاف کنترل شد

خدارو شکر ک زایمان راحتی داشتی عزیزم. منم هر چی ک ۹ ماه سختی کشیدم اما زایمانم خیلی برام راحت بود. سوند و ماساژ شکمی و برای من تو بی حسی انجام دادن.

من پمپ درد داشتم عاااااااااالی بود اصلا حتی یه ذره درد هم نداشتم

واقعا بدن همه باهم فرق داره من خیلی راحت بودم حتی بعد عمل با خانوادم کلی حرف زدم فقط اون لحظه ی اول بعد عمل دوتا شیاف استفاده کردم دیگه هیچی حتی یه قرص پروفن هم نخوردم

واقعا من دو دل بودم سر پمپ درد

بسلامتی فروغ جان ...منم دکترم اجازه پمپ درد نداد گف با شیاف و‌مسکن اوکی میشی و‌نگرفتم ...برعکس من سرمو تکون دادم تا ۵روز از سردرد درد شدید مردم 🥲

مگ دستشویی نگنی نمیزارن بری؟

سوال های مرتبط

مامان پناه کوچولو🩷👧🏻 مامان پناه کوچولو🩷👧🏻 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان سزارین پارت ۳
رفتم تو اتاق عمل واسم آمپول بیحسی زدن اصلا نفهمیدم ۵ دقیقه ای هم پاهام بی حس شدن و پرده کشیدن و عمل رو شروع کردن من تازه داشتم در و دیوارارو نگاه میکردم که شکمم رو به تکون هایی دادن و صدای گریه بچه شنیدم دیگه اوردنش چسبوندنش به صورتم حتی تو اتاق عمل گذاشتنش رو سینم شیر بخوره من با نینی درگیر بودم که پردرو برداشتن و گفتن تموم شد رفتیم ریکاوری
تو ریکاوری گفته بودن میلرزیدو اینا لرزش در حد وقتی که تب و لرز میگیری و چیز خاصی نبود
باد ۱ ساعت اوردنم تو بخش
شوهرمو مامانمو دیدم بهم گفته بودن سرتو بالا نگیر که سردرد نگیری منم سرمو بالا نگرفتم اما خیلی حرف زدم سردرد نگرفتم چون پمپ درد و اینا گرفته بودم درد خاصی مداشتم موقع راه رفتن هم بخاطر پمپ درد بازم درد نکشیدم خلاصه که همه چی راحت بود من خودمو واسه بیشتر از این ها آماده کرده بودم اما همه چیز قابل تحمل بود و من الکی گندش کرده بودم به نظرم حتما پمپ درد بگیرید
مامان ماهورا🩷 مامان ماهورا🩷 ۲ ماهگی
تجربه سزارین
۳۷ هفته بخاطر تکون های کم و ضربان قلب بد نینی سزارین اورژانسی شدم من چون از اتاق عمل میترسیدم کل بارداری ذهنم رو آماده زایمان طبیعی کرده بودم که اوضاع یه جور دیگه پیش رفت و رفتم اتاق عمل خلاصه سوند و اینا رو زدن و راهی اتاق عمل شدم به شدت استرس داشتم و میترسیدم اما به نظرم خود عمل و سوند گذاشتن و سوزن زدن توی کمر اصلا دردی ندارن و فقط اون حس فشار که فکر میکنی درد داری خیلی طول نکشید که اولش یه حس فشار و بعدش یه سبکی رو حس کردم انگار یه وزنه رو از تو شکمت بکشن بیرون و بعد صدای گریه هاش بردن تمیزش کردن و آوردن نشونم دادن و من کاملا مات و مبهوت بودم جوری که دکتر گفت بابا یه چیزی بگو تا بفهمه تو مادرشی 😁 و آوردن چسبوندن به صورتم تا باهاش حرف بزنم
حین عمل همش احساس فشار داشتم تو ناحیه شکم و قلبم همش انگار نفسم میخواست بند بیاد و خیلی این احساس بد بود برام بعد از عمل بدنم تو ریکاوری به شدت می‌لرزید خداروشکر که گذاشتن خانوادم رو اونجا ببینم و یکم آروم تر شدم از لحاظ روحی من پمپ درد هم داشتم که خیلی خوب بود برای کم شدن درد اما بازم دردم خیلی زیاد بود و خیلی سختی کشیدم اما سعی می‌کردم تحمل کنم و تو خودم بریزم و قوی باشم که اشتباهم همین بود و بعد سزارین تازه دردسرام و مشکلات شروع شد که باید یه تایپیک دیگه در مورد عوارض بعد زایمان بزنم
مامان آرتمیس💗 مامان آرتمیس💗 ۳ ماهگی
تجربه زایمان #سزارین۴
حس پاهام داشت بر میگشت ، درد هم داشتم که اولاش قابل تحمل بود ولی کم کم زیاد و زیادتر میشد ، یه پرستار آقا کنارم بود خیلی خوش اخلاق بود اومد و پمپ درد رو بهم وصل کرد که پمپ درد خیلی خیلی تاثیر داشت ، بهترین کار همین بود که پمپ درد گرفتم
بعدش هم بردنم توی بخش که مامانم اونجا بود خیلی دلگرمی بود برام ، دخترمم که دیدم کل دردام یادم رفت ❤️ نمیگم درد نداره سزارین هم درد داره و کلا زایمان سخته چه طبیعی چه سزارین هردو سخته
فشاری که به شکمم وارد کرد پرستار برای خونریزی چون پاهام و دلم حس داشت خیلی خیلی دردم گرفت و اذیت شدم و جیغ میزدم خیلییی درد داشت دستش رو محکم گرفته بودم اما خب بندع خدا مجبور بود فشار بده بخاطر خودم که بهتر بشم ، یبار یع پرستار دیگه اومد که اون خیلی بداخلاق بود اونم یبار فشار داد و رفت خلاصه این فشار بعد زایمان سزارین ادم مرگ رو به چشم میبینه خیلی وحشتناکه
😐❤️ سرم هایی که میزنن بهت هم خیلی خواب آوره و کلا آدم گیجه گیجه که باعث میشه باز دردت یادت بره
مامان Ariya🤍🧸🍯 مامان Ariya🤍🧸🍯 ۱ ماهگی
پارت سوم (تجربه سزارین )
خلاصه منو بردن تو اتاق اتاقم خصوصی بود ...اونجا من هنوز پمپ درد نگرفته بودم چون هنوز نمیدونستم عمق دردش بعد بی حسی تا کجاس 😁😁😁تا زمانی که بی حسی روم بود یکم آروم بودم کم کم داشت بی حسی می رفت منم از بی قراری سرمو اینور اونور میکردم که باعث شد بعدش سردرد بگیرم یعنی میخواستم موهامو بکنم ...فقط به مامانم گفتم مامان فقط بگو برام پمپ درد بیارن من نمیتونم ...دیگه پمپ درد برام آوردن بخوام تجربمو از پمپ درد بگم بیشتر حالت خواب آلودت میکرد تا دردتو آروم کنه رو من تاثیر زیادی نداشت فقط گیجم میکرد ...بعد اومدم شیاف دیکلوفناک گذاشتم واقعا خیلی دردمو اروم کرد و گیچ هم نمی‌کرد واقعا درد و آروم میکرد و اونجا از پمپ درد گرفتن پشیمون شدم چون واقعا شیاف جواب بود ...خونریزی هم زیاد نداشتم چون تو اتاق عمل قشنگ خالی کردن شکممو ...کل اون شب بی قرار بودم با اینکه پمپ و درد شیاف بود ولی هر ازگاهی ی درد پریودی خیلی شدید منو می‌گرفت و ول میکرد ...سرم های مختلف بهم میزدن چهار پنج تا سرم خوردم ..بعد خیلی چون بد رگم خیلی اذیت شدم سر اینکه ازم رگ بگیرن برا سرم ...تا اینکه رسیدم به اولین راه رفتن 😁آخ نگم نگم مردمو زنده شدم دو نفری زیر بغلمو گرفته بودن تا سرویس دو قدم راه بود حالا تو اون دردم دسشویی داشتم چون سوندمو کشیده بودن ..دیگه تا خود سرویس من اشک ریختم و اشک ریختم تا دوباره رفتم رو تختم ...تا فرداش من سه چهار بار راه رفتم خودم میخواستم زود سرپا بشم ...
ادامه....
چون طولانی ارسال نمیشه مجبورم تیکه تیکه بزارم
مامان آیلا مامان آیلا ۴ ماهگی
من به انتخاب خودم رفتم دکتر خوب و بیمارستان خوب
بسیار از دکترم و بیمارستانم راضی بود خیلی تمیز دکتر با نزاکت و پرستار ها عالی بودن اما برسیم به خودم
اینکه من یازده سال قبل طبیعی آوردم و دو تا پشت سر هم طبیعی آوردم درسته اذیت شدم اما تمام دردش به قبل بارداری بود که اونم هی می‌گرفت و ول میکرد اما میدونستم تحمل کنم فکر. کردم اگر این بار سزارین کنم راحت ترم و کمتر درد میکشم اما چون اولین عمل زندگیم بود اینقدر از شب قبل استرس داشتم هی میگفتم حالا سرما خوردم حالا چه کنم تا اینکه بستری شدم و صبح اومدن سوند گذاشتن قسمت سخت اینجا بود احساس می کردم هی دستشویی دارم اما نداشتم دوم اینکه توی اتاق عمل از ترس همش میلرزیدم اشتباه کردمون سوزن بی حسی هیچ دردی نداشت و اینقدر عمل و دکترم خوب بود که آروم خوابیدم و چن دقیقه بعد بچه کنارم بود اصلا سردم نشد و عمل خوب بود اما چن دقیقه بعد فهمیدم کمرم درد می‌کنه یه سرم بهم وصل کردن که درد کمرم بیشتر میشد منو بلند کردن ریکاوری بعد آوردن بخش اما اینقدر درد داشتم که زایمان طبیعی هام برام هیچ بودن سرم ضد درد هم داشتم اما هیچ که هیچ
تا همین الان که اومدم خونه هم درد دارم و دارم میمیرم از درد عمل و راه رفتن و بلند شدن از تخت خیلی سخت تره تا زایمان قبلی هام اما واقعا اگر مجبور نیستید لطفاً اختیاری سزارین نکنید اگر مجبور هستید هم اصلا استرس نداشته باشید اتاق عمل عالیه ولی سختی راه رفتن هست که به شیرینی نوزادت می‌ارزد