خانوما امروز زدم تو سر بچم مادر شوهرم خیلیییییی درد می‌کنه تو دلم خیلی خیلی خیلی امروز بخاطر مادر شوهرم جلو اون زدم تو سر بچم خیلی حس بدی دارم به حق این شب قدر که این زن با نگاهش با زبونش هر چه درد و زخم ب من زد خدا چندین برابرش بزنه به قلبش نیش مار بزنه به روحش که اینقدر نیش میزنه . بچم بزرگ بشه یک ثانیه هم نمی‌رم ببینمش برعکس پدر شوهرم انسانه واقعا قلبش مهربونه

عزیزم بهت حق میدم ولی اونا دیگه سنی ازشون گذشته حوصله خودشون بزور دارن کاش بیرون رفتنی یه چیزی براش میگرفتی به عنوان عیدی میدادی ازش تشکر میکردی بچه تونگه داشته اون هرچی نیش میزنه تو بامحبت باش آخرش خودش خجالت میکشه ازکارش من الان بچه م یک سال ونیمه هست حتی مادرخودم یه ساعت حوصله شو نداره چه برسه به مادرشوهر چون سنشون بالاست کم طاقتن

عزیزم الان عصبانی ولی خودت مقصری بچتو نده نگه داره که بخادتحقیرت کنه سرکارم میری یاهرکاری داری مقصراون بچه نیس ک بخای بخاطردیگران یاازحرص دیگران اونوتنبیه کنی منم خسته میشم کم میارم نمیگم مادر عالی هستم ولی اینومیدونم ک روح روانم خستس ونیازبه ارامش دارم ولی مقصرخودمم پس توام خودت مقصری نه مادرشوهرت بشین خونت سرکارنرو بچتم خودت بزرگ کن یااگه ازاول همین بود بچه نمیاوردی جدامیشدی

اصلا مزه زندگی خودم و شوهرم همیشه ازم گرفته همیشه مثل ی هوو حسادت می‌کنه به همه چیزم حتی ب جونیم حتی ب دخترم یک انسان حسود

وووووو

منم باهمسرم و خانواده خودم رفتیم سفر‌.ازدست همه ناراحت بودم ک چرا یک دقیقه دخترمو بغل نمیکنن منم نفس بکشم منم خرید کنم منم استراحت کنم بخدا از راه رفتن زیاد پریود و....شدم.تا دخترمو گذاشتم زمین شروع کرد جیغ و...منم زدم پشتش.البته چنددست لباس داشت کاپشن داشت و....شوهرم و مادرم ناراحت شدن ک ب طفل معصوم زدی و کم اعصابی و....گفتم من نمیکم‌کارم درست بوده اما شماها یک نگاه نمیندازین ک ازصبح با بچه بغل پا ب پای شما بازار و...پریودم ک هستم کوله پشتی هم رو پشتمو....حالا ازاون روز مادرم منو میبینه میگه تو کم اعصابی تو بلدنیستی با بچه رفتارکنی.گفتم اره مثل شما نیستم ازراه دور بشینیم و دستور بدم بقیه اطاعت امر کنن.میرم خانشون بجای اینکه دو دقیقه نگهش دارن وتوجه کنن فقط رو مبل میشینه و میکه غذاشو دادی پوشک عوض کردی اب دادی و....اعتراض ک کردم اگر بفکر دخترمی یکم تکون بخور،ازاون روز بهترشده

حتما خیلی تو فشار بودی که همچین کاری کردی
واقعا درکت میکنم بعضیا با کلام و نگاهشون واقعا آدمو عذاب میدن
من بچم خیلی اذیت کاره خیلی زیاد
بعد وقتایی گ حرصم درمیاره محکم با دست یا پا میکوبم به یجا که فقط تخلیه شم به اون چیزی نگم

جلو هیچکس سعی کن با بچت بد حرف نزنی و نزنیش اصلا بچه تو سری خور بارمیاد تو خونه خودت کسی نیس خودتیو خودت حالا میتونی نصیحت کنی دادو بیداد راه بندازی ولی سعی کن جلو کسی بچتو نزنی

یکی یدونس مگ شوهرت

رفت امد نکن

مشکل از خودته

من وقتی با پسرش ازدواج کردم خیلی آرزوها داشتم ی مسافرت نمیتونم برم چون اون حسادت می‌کنه همیشه سعی می‌کنه لحظه ها رو خراب کنه الهییبیییی که نابود بشه هر دلیلی که داره برای خراب شدن من خدا دلیلش نابود کنه که دستش کوتاه بشه از زندگیم

چرا بچتو زدی ؟