۴ پاسخ

واقعیتش برعکس میشه
من تو مهد مامانای قانونمند رو میبینم
اتفاقا شدیدن مودب و تاکید به ادب و...
ولی بچه‌هاشون میبینم یهو ک خب رفتارشون به نسبت اشتباهه
دلیلش اینه انقدر واژه اشتباه کردی
اشتباه نکن
نکن این بده
این کار زشته
میشنون باعث میشه اصلا به این لحن توجه نکنن
مثلا ما وقتی میخوایم بچه‌های این سن رو ساکت کنیم قطعا بهشون نگیم ساکت
شلوغ نکنین
من هی بگم قطعا دیگه به این جمله هم توجهی ندارن
بلکه حواسشونو پرت میکنم میگم بچه‌ها اگه شلوغ کنین فلان کلاس میان اعتراض میکنن و میگن کلاس ما شلوغه و خانم مدیر ناراحت میشه
یا فلان جشنمون کنسل میشه

درواقع من پیامد اون شلوغیو بهش میگم
خودش انتخاب میکنه شلوغ نکنه
دستوری حرف نمیزنم
کل تربیت این سن اینجوریه
نباید دستوری بگید هیچیو
بلکه هرچیزی ک میخواید انجام نده
اون پیامد و ضررش رو با قصه و فلان بهش بفهمونید خودش انتخاب کنه انجام ندادنش رو

قصه‌های با مضمون اینکه از غریبه ها نباید چیزی بگیریم زیاد تعریف کن
با عکس و نقاشی
مثلا خودت بکش رو کاغذ یه بچه رو
بعد بگو میدونی واسش چه اتفاقی افتاده؟ شروع کن داستان ساختن
اینجور کارا خیلی قشنگن

عزیزم من مربی مهدکودکم
و این اتفاقو بین بچه های سه چهار ساله خیلی میبینم
بیشتر بچه‌های شرطی اینطوری میشن
مثلا خونواده
مامان یا بابا یا پدر بزرگ مادر بزرگی چیزی وقتی میاد به بچع یه چیز میخره و اون بچه تصورش اینه هرکیو میبینه یه چیزی براش داره
باهاش صحبت کن بگو همه واسه تو چیزی نمیخرن
چند وقتشه؟ قصه بگو
مثلا یه شخصیتی درست کن بگو مامانشینا واسش شکلات خریده بودن و خورده بود
بعد یه شخصیت دیگه تو داستان بساز که شکلات تعارف میکنه درحالی که بچه قبلش ش
یه عالمه شکلات خورده و حالا دقیقا وقتی از اون شخص شکلات میگیره دل درد میگیره

ای خدا چه بامزس

سوال های مرتبط

مامان آنا❤️ مامان آنا❤️ روزهای ابتدایی تولد