خانوما من و همسرم تز وقتی فهمیدیم باردارم دگ رابطه نداریم🙄 اون اولا خودم می‌ترسیدم الکی گفتم دکتر گفته ممکنه خطرناک باشه. الان هر چی بهش میگم میگه خطر داره برا بچه 🥺 هی میگه چند ماه مونده تحمل میکنیم. ولی دلم میسوزه خودم مث پسربچه ها هی میاد ماچی موچیم میکنه و میچلوندم 🥲 هر چ اصرارش میکنم می‌ترسه دگ 😑 راهکاری چیزی دارین؟ هی میگم دکتر گفته دگ مشکلی نیست و برای زایمان طبیعی خوبه اینا میگه نه اون بچه اذیت میشه

در مورد پوزیشن های مخصوص بارداری باهاش حرف بزن. کم کم هرروز بگی ذهنش آماده میشه.
ولی خب واقعا وقتی مشکلی نیست و دکتر منع نکرده کناره نگیرید. این قضیه اساس زندگیه.

برا منم دکتر اولش گف هفتت پایینه نداشته باش رابطه بعدش گف ایرادی نداره الان هرچی میگم میگه نه خطر داره

اگر جفتت اوکیه بنظرم داشته باش چون خیلی مونده تو ماه های ۴ ۵ ۶ ک خیلی اوکیه

خب اینطوری توبرای زایمان اذیت میشی براش توضیح بده که این کارلازمه بایدازهمین الان بفکرباشی

ن بابادبیخیال اگ مشکلی نیس بده بزنه طفلک

ما هم اوایل اکی بود اوضاعم ولی همسر میترسید و رابطه نداشتیم بعد رفتم انومالی و دکتر منع رابطه کرد چون جفتم پایینه 🥲 الان پنج ماهه رابطه نداریم ..حتی از روش های غیر دخول هم قبول نمیکنه چون نگرانه گل دخترش متوجه بشه😂 میگه نی نی متوجه میشه زشته 😂

منم از اول بارداری نداشتم تا حالا کلن اولاش خودم خودم حوصله نداشتم نمیخاستم الان من بگم اون نمیخاد میگه برای بچه بده تا بزرگتر بشه

خودت بر کنارش تحریکش کن مجبورمیشه دیگه نمیتونه خودشوکنترل کنه منم شوهرم همش میگه خطرداره ولی سره هدوتاشون ازاول تالحظه اخررابطه داشتم خداروشکرهیچ اتفاقی نیفتاده

ما که نداریم اصرار نکن وقتی نمیخاد خوبم نیست اصلا

منم میترسم انجام نمیدم دلمم واسش میسوزه. ولی خب میترسم
از راه های دیگ واسش انجام بده حداقل

منم ۳ماهم شده و رابطه نداریم..هم حالم خوب نیست و بی حوصلم هم دکتر یجورایی منع کرده.از طرفیم دلم میسوزه واسه شوهرم