۶ پاسخ

اصلا درد نداره والا منو بدون بیحسی وصل کردن اینجا نمیدونم چی میگن فقط حس قلقلک داره

اخی خدا حفظشون کنه🌹

سلام عزیزم خوبی
قدم‌ نو رسیده مبارک گفته بودی شهلا شهریور دکتره زایمانته؟ کدوم بیمارستان ؟ و اینکه اطلاع داری ۹ فروردین مطب هس یا ن؟

بچهات رفتن دستگاه؟دقیق چند هفته زاییدی؟ چند بود وزنشون

آخییییی مبارکه

وای خداروشکر
کاش واسه منم بکنن

سوال های مرتبط

مامان مامان نویان مامان مامان نویان ۲ ماهگی
مامان برسام مامان برسام هفته چهلم بارداری
مامان جوجو(پارسا) مامان جوجو(پارسا) ۳ ماهگی
#زایمان سزارین ، خب مامانا نوبتی ام باشه نوبت تعریف تجربه زایمانمه. اقا ما دیقه ۹۰ تصمیمون سزارین شد، چون قبلا سابقه ترمیم داشتم راجت نامه رو ۳۹ هفته گرفتمو ۲۵ام رفتم بستری بشم، دکترم بتول ساعدی بود نامه رو داد بهم و رفتم از استرس داشتم میمردم چون دکتر گف برو موسی بن جعفر چون ممکنه بنت الهدی قبول نکنه نامه رو منم تا لحظه ای ک بستری شدم همش باید جواب پس میدادم ب این و اون ک چرا ترمیم شدی مگ زایمان داشتی؟ از این قبیل حرفا ، تااین ک تموم مراحل تموم شد و بستری شدمو انژیوکت وصل کردن، و هرچی اصرار کردم ک سوند رو توی بی حسی وصل کنن چون بد شنیده بودم ازش قبول نکردنو گفتن نمیشه مابین حرفام بگم بی نهایت پرسنل بی تربیت و پررویی داشت بیمارستان البته بعضیاشون ب معنای واقعی فرشته بودن، شانس من اونی ک سوند وصل میکرد خیلی مهربون بود اما اونی ک کارای انژیوکت و دیگه رو انجا میداد انقدرررر بی تربیت بود ک باهاش درگیر شدم .. خلاصه بریم ادامه سوند، پرستار مهربونه سوند رو وصل کرد خیلی اروم و دقیق اما بازم انقدرررر اذیت کننده بود ک اشکم اومد و گفتم خداروشکر که من زایمان طبیعی رو بیخیال شدم یه سوند نتونستم بعد چجوری معاینه و.... رو تحمل میکردم، خلاصه نمیتونستم راه برم گریه ام میکردم ولی خداروشکر تا سوند وصل شد سریع بردن اتاق عمل و با اون سوند زیاد معطل نشدم، توی اتاق عمل دکتر بیهوشی خیلی مهربون و دکترخودم بودن صحبت کردیمو احساس کردم بدون این ک بپرسن میخوان بیهوش کنن گفتم من نمیخوام بیهوش بشم ، و دکتربی حسی قبول کرد و بی حسم کرد همونجوری ک باهام صحبت میکرد امپول بی حسی رو برام زد چقد میترسیدم چون انقد بد گفته بودن ک حد نداشت ادامه پیام بعد....