برای من خیلی گریه کنندس هرکاری برای سامیار میکنم باز همه وجودش برای باباش میره. کافیه سرش داد بزنم بزنمش ک دیگ صلا نمیاد سمت من. هی میگم هی تف بهت شانس تمام وقت زندگیتو برای بچت میزاری آخرشم میشه این

عزیزم ما مادرا باید بدون هیچ چشمداشتی برای بچه هامون همه کار بکنیم اسممون رومونه مادر...
من بدون هیچ توقعی برای پسرم همه وجودمو میذارم حتی اگه یه نگاهم بهم نندازه ودائم بچسبه به پدرش یاهرکس دیگه ذره ای برام اهمیت نداره
از الان اگه یادبگیریم بدون هیچ چشمداشتی به بچه هامون محبت کنیم ودر قبالش هیچ توقعی نداشته باشیم درآینده هم نه خودمونو اذیت میکنیم نه بچه هامونو بابت توقع هامون.

عزیزم بچه ی این سنی که زدن نداره، چسبیدن به باباهم طبیعبه همه ی بچه ها همینن چون همه اش پیش مادرن و بابا رو کمتر میبینن
رفتارت باهاش دوستانه،محترمانه،و صمیمی باشه میختو کوبیدی شک نکن

من آرزومه پسرم بره سمت باباش اما متاسفانه خیلی بهم وابسته اس

خوش بحالت واقعا خیلی خوبه اینطوری راحت تری

من آنقدر دلم میخواد پسرم با خیال راحت بره دنبال باباش و گریه نکنه

عزیزم بچه ها بابا ها رو کمتر میبینن
چون جدیده واسه همین ذوق میکنن