خانما من دوباره برگشتم خونه مادرم خب چون تنهایی تو خونم واقعا نتونستم و شوهرم یک سره سرکاره فقط اخر شب میاد میخابه و دوباره میره صبح سرکار فعلا بخاطر شرایط عید اینطوریه بعد عید فطر دیگه یک سره نیست خب منم دست تنها واقعا سختمه گفتم میمونم خونه مادرم تا بعد عید بعد من شبا اینجا بچمو میدم دست مادرم و خودم میخابم و دیگه مامانم براش شیر درست میکنه پوشکش می‌کنه اینا تا صبح بعد صبح بچه رو به من تحویل میده و خودش می‌خوابه حالا بقیه اومدن سرزنشم میکنن که خودت یاد بگیر چرا بچتو میزاری پیش مادرت اینجوری به مادرت عادت می‌کنه و دیگه بوی مادرشو حس نمیکنه و بهت عادت نمیکنه و فلان بنطرتون واقعا کارم اشتباهه؟🥲 من هنوز جای بخیه هام میسوزه و نمیتونم زیاد بشینم باید دراز بکشم خیلی سخته شب تا صبح بیدار بمونم فعلا گفتم پیش مادرم باشه بچم تا من یکم بهتر بشم ولی یجوری شدم عذاب وجدان گرفتم نمیدونم چکار کنم شما بگید

۱۷ پاسخ

اینو‌کسایی دارن میگن که دست تنها موندن خیلی ببخشید حسودم‌تشریف دارن اونروز‌من‌گفتم کارامو همسرمو‌ مادرم کمک میکنن طرف بمن میگه من فلج نیستم خودم‌کارای دوتا بچرو انجام میدم مث تو زیر منت کسی نیستم و فلان😐 وقتی اینا خودشون دارن بمن کمک میکنن چیکارکنم بگم‌نکنید؟ الان توام باز همین داستانه بزار کمک کنن نوه شه ذوقشو داره چرا دس تنهات بزاره که

چرا خونه خودت نمیری مادرتم بیاد اونجا ک پیش شوهرتم باشی

هم حق داری هم تا حدودی بقیه راست می گن تا اخر عید موندی خونه مامانت دیگه برو خونه خودت الانم که خونه مامانت هستی هرشب بچه رو نده دست مامانت بعضی شبا هم خودت نگه دار که بعدا باز سختت نشه باید کم کم عادت کنی اگه شیر خودتو نمیدی که راحتی دیگه کاری نداره شیرشو بده جاشو عوض کن بگیر بخواب بچه آروم باشه بیدار باشه مشکلی نداره که هرموقع گریه شدید کرد پاشو بهش برس وگرنه وقتی آرومه بخواب خودت

عزیزم بالاخره خودت باید باشرایطت کناربیای
سنی هم نداری زود مادر شدی
ولی به هرحال نمیشه همه چیزو بندازی گردن مادرت شاید اونم نیازداشته باشه شب استراحت کنه

نه عزیزم چرا اشتباه باشه اصلا ذهنتو با این چیزا مشغول نکن

نه عزیزم کارت اشتباه نیست تو زایمان کردی و نیاز به مراقبت داری...میخوای روزها بگو مادرت بیاد پیشت شبا خودت نگهش دار که حرف بقیه هم پشت سرت درنیاد

نه عزیزم چه اشتباهی بهترین کارو می‌کنی بعدم بچه با مادر خودش همیشه آروم میشه این حرفا الکیه و برای دلسرد کردن توعه توجه نکن منم زایمان کنم تا چهل روز میمونم خونه مادرم برنامه همینه

حرف مفت ملت زیاد میزنن کار خودتو بکن
بعدم ب مادرت عادت کنه مگه غریبس

ازیه جایی دیگه باید خودت بچه تو تنها نگه داری ک عادت کنی ادم خودش بدعادت میشه وگرنه طفلک مادرا ک نگه میدارن ولی اونام گناه دارن دیگه منم اولاش اصن شبا بیدار نمیشدم همش ب مامانم میگفتم نمیخوام شیرش بدم خوابم میاد نگهش دارین 😂😂😂

نخیر خیلی هم کار خوبی کردی هرکی گفت غلط کرد

به حرف بقیه گوش نده
کار خوبی کردی
وقتی مامانت میتونه کمکت کنه چرا خودتو اذیت کنی
کاش منم مامانم نزدیکم بود یه دوماهی رو میرفتم پیشش
سر بچه اولم از اینکه دست تنها بودم هر بلایی سرم اومد
تو اینم فقط توکلم بخداس
اصلا کمکی ندارم دخترمم سه سالش نشده هنوز

نه بهترین کار رو میکنی

ن عزیزم ب چرندیات بقیه گوش نده
خدا خیر مامانت بده که کمکته

نه کار خوبی میکنی.. سلامت باشه مامانت

من سر بچه اولم تا چهل روز پیش مامانم بودم همه کاراشو مامانم میکرد فقط بهش شیر میدادم
به حرف بقیه گوش نکن تو به این استراحت نیاز داری بقیه رو ول کن

میدونم سخته ولی باید عادت کنی الان وابسته ی مامانت میشی عادت میکنی بازم برگردی خونه نمیتونی تنهایی تا ۲۰ روز بمون و برگرد خونه خودت بچه هر چی بزرگتر بشه مسعولیتش بیشتر میشه

شما درد بخیه فعلا داری چیزی نیست که یکی دوروزه خوب بشه من بعد ۴ماه امروز تشک تخت جاب جاکردم درد دارم الان

سوال های مرتبط

مامان شکلات 💙 مامان شکلات 💙 ۲ ماهگی
نا ندارم دارم میمیرم دست و پام بی جونن، تمام بدنم درد می‌کنه ، سرم بی حاله بس که این بچه شب تا صبح بیداره و هی گریه و زر زر 🤕 نمی‌دونم چشه دکترم که سوم به بعد میاد مطب ، شب و روز خواب ندارع تمام علاعماش مثل کولیک و نفخه خودش قرمز می‌کنه زور می‌کنه کش و قوس می‌ره همش باد شکم میده و داعم پی پی می‌کنه 😞 صداش تو سرمه سردرد شدم پیش هیچ کس آروم نمیگیره فقط خودم که اونم سینه دهنش باشه خواب بره مبزارمش گهواره چن ساعت خواب میشه ، کولیکز دادم اثری نمیزارع تازه کولیکز که میدم بیشتر پی پی زیاد میشه ، واییی سرما هم خوردم یعنی خیلی اوضاعم بده شده بعضی روزا تا شب هیچی نخورم نمیزارع تکون بخورم داشتم تو خونه خودم نابود میشدم هم تنها بودم هم حالم زار بود شوهرم نیست اینجا ، اومدم خونه مامانم اونم بیچاره غذا بپز بشور بساب باید به داداش و بابامم برسه به دختر بزرگمم برسه دیگه وقت نمیکنه بچه رو چند دقیقه ازم بگیره استراحت کنم من و مامانم تنهاییم تک دخترم ، اومدم خونه مامانم این کوچولو گریه می‌کنه اونارم زابراه کردم شب تا صبح خواب نمیشن همراه من 😓 هیچی نمی‌خورم دست و پام بی جونن مامانم وقت نمیکنه داعم غذای مقوی برا من درست کنه یا هی مشغول من باشه بدم بخورم ، خودمم که بچه نمیزارع ، امروز فقط صبح یه تخمه مرغ خوردم بعدش دیگه مهمون براش اومد بشین پذیرای کن بشور نرسید چیزی برام درست کنه الآنم اونم بی حال افتاده مثل من مریض شده 🥲 خونه مادرشوهرمم اونا همه روزه آن نمی‌خوام برم اذیت بشن با زبون روزه هی واسه من بشور بپز کنن روم نمیشه ، 🥲الآنم نمی‌دونم بچم به کی بسپارم برم دکتر مامانم که مریض افتاده