دخترمن بشدت بغلیه الان اومدیم شهرستان شوهرم انقد ک هی بغلش میکنن عمه هاش بشدت بدعادت شده و عادت کرده ب بغل وقتی میخام بخابونمش خیلی جیغ میکشه گاهی وقتا حس میکنم دخترم اصلا بهم دیگ وابسته نیس چون ازوقتیم اومدیم توبیداری شیرخشگ میخوره کلا توبغل بقیه میره چون میچرخوننش اروم میشه بعضی اوقات ی حسی سراغم میادانگاردخترم ازم دورشدهچون توبغلم میگیرم شیربدم توبیداری جیغ میکشه ی حس غم سراغم اومده یوقتامیگم توب بند جیگرم وصل بودی چرا اینجوری جیغ میکشی و میری توبغل بقیه بعد هی خواهرشوهرامم تادارم خابش میکنم میان میگیدن میبرنش ی گوشه خابش میکنن کلا انگار بچم ازم جداشده

من عمرا نمی‌دم به بقیه. زود میگیرم خودم آرومش میکنم. بخاطر همین چیزا

هیچکس جای مادر رو نمیگیره مطمئن باشین الان چوم بازیش میدن دوست داره والا حتما تو بغل مامانش آرومتر
من بچم گریه کنه جیغ بزنه حتما خودم میگیرم آرومش میکنم شماهم همین کار رو بکنین بگین بدین آرومش کنم من میدوم چچوری زودتر آروم میشه

انقدر نگه میدارن تا به گریه بیوفته براشیر بعدشم قهرمیکنه نمیخوره، کلافم

دختر من فقط بغل مامانم اروم میشه منم یوقتا حس غم میگیرتم چون شیر خشکم میخوره میگم لابد حس مادرانه بهم نداره😭😭

خوشحال خودم ک به کسی رو ندادم جز خانواده خودم دست به بچه بگیرن .
منم همین حس و یه بار پیداکردم درکت میکنم سعی کن خودت بچرخونیش دست اونا نده بچه تو یه

طبیعیه اما مطمئن باش هیچکس هیچوقت جای تورو براش نمیگیره یه کم که بگذره بچه پدرومادرشو خوب بشناسه قدر مادر و میدونه اونا هم منظوری ندارن به دل نگیر

منم وقتی بچم سینه مو پس زد و شیر نخورد همین حس رو داشتم خیلی حسسسسسس بدیههههه تمام غم دنیا رو دلم

چرا بهش شیر خشک میدی وقتی خودت شیر داری

حس من هم همینه متاسفانه حس عجیبیه