۱۳ پاسخ

یه قابلمه اجیل؟بابا پولدار،😎

آره ما هرسال یاپیتزا میدیم یه ساندویچ

میوه هارو تو ظرف تعارف کن اینجوری مگ مسجدع

سلام پیتزا خیلی خوبه نوش جان
پیرو نظر دوستان، میوه هاتو تو دیس بچین بعد بگیر جلوشون هر چی دوست داشتن بر میدارن(چون افطار وشام هم خوردن فکر نمی کنم بخوان از همه ی میوه ها هم بردارن بخورن)
آجیل رو هم میتونی تو پیاله های زیبا اگه داری بریزی بذاری رومیز

چرامیوه هارو توبشقاب چیدی بنظرم قشنگ نیست اصلا این طرف فکرمیکنه براش جیره بندی کردی


پیتزااماده اصلا برکت نداره همون توسینی گاز سه تادرست کن باخمیر عالیه

عزیزم میوه هاتو بچین توی دیس
اجیل هم بریز تو یه کاسه ی چینی یا کریستال شیک یه قاشق خوشکل با ملافه ی تزئینی شیک هم بذار داخلش. با باقی وسایل پذیراییت ببر بذار رو میز.خیلی شیک و مجلسی.
میدونم میگی رسممونه گلم.جسارت نمیکنم خدای نکرده ولی تو متفاوت باش که بقیه از تو یاد بگیرن و شیک تر باشی خانوم گل.
ان شاءالله همیشه به شادی و خوشی دورهمی بگیرید🙏🏻🌹

منم میام منتظرم باش گلم

منم پیتزا دادم ولی خودم درست کردم

جون مادرت منودعوت کن😋😋😋همیشه بدلخوشی عزیزم

چرا تو قابلمه ریختی اجیل و؟

خیلیم عالی عزیزم

پری جون شیراز نیستی من بیام خونتون مهمونی 😉😉😉

اتفاقاخیلیم خوب😋😋😋فقط میتونم یه سوال بپرسم چرامیوهاتونوتودیس نمیچینی؟؟

سوال های مرتبط

مامان همتا و مهتا مامان همتا و مهتا ۴ سالگی
مامان ابوالفضل مامان ابوالفضل ۴ سالگی
مامان محمد مامان محمد ۳ سالگی
از شدت پادرد و کمردرد خوابم نمیبره
ما با چند تا از فامیل یه دورهمی کوچیکی داریم که متاسفانه یک چند هفتس به هم ریخته اول که همه سفربودن بعد یکی مریض بود بستری شد یک نفرم پاش شکسته بود منم در حال از شیر گرفتن دخترم بودم
دیگه این هفته گفتم کارامو زودتر به هم برسونم که امروز مهمونی بگیرم
حقیقتا مهمونی حدود بیست نفر با دو تا بچه کوچیک و بدون کمکی داشتن خیلی سخته
بهرحال دوست داشتم دورهم جمع بشیم دیروز یه مقدار از کاراموانجام دادم دیگه میدونستم امروز فردا پریود میشم
بعععله صبح با کمردرد بیدارشدم و ..‌.
گفتم چه کنم دعوت کنم نکنم دیگه موهمونامو برای شام دعوت کردم
ساعت ۸ونیم شروع کردم صبحانه بچه هارودادم
دور و برو یه مقدار مرتب کردم
کیک کدو حلوایی پختم
ناهار برای بچه ها عدسی گذاشتم
کلی ظرف روی هم انبار شد که شستم
توی اتاقا رو‌گرد گیری کردم
و از تقریبا ساعت سه سوپ جو گذاشتم
که جو هم از دیشب خیس کردم و کامل نرم شده بود
قیمه گذاشتم
در این حین مدام ظرف کثیف میشد میشستم
و نق نق و بغل و دعوا و جیش و .... کارای بچه ها هم بماند
......‌
و این کارا انقدر زیاد بود که من کل مهمونی سر پا بودم
اما عوضش بچه ها کلی با بچه های مهمونا بازی کردن
برای منی که سالها توی غربتی بدم که هیچ اشنایی نداشتم این جمع شدنا با همه ی سختیاش خوشاینده