۷ پاسخ

تو جمع خاهشا بهش استرس و اضطراب نده و هلش نده سمت جمع یا بغل کسی و بگی برو بازی کن فلان
هرجا میرین بزار کنار خودت تو بغلت باشه بهش احساس امنیت بده و راجبه اطراف باهاش حرف بزن با دست اشاره کن به چیزی کسی که براش جالب باشه بزار یخش باز بشه خودش بره
و نزار بزور بغلش کنن
من اصلا نمیزارم کسی نویان رو بزور بغل کنه همیشه میگم وایسید خودش بخاد میاد بغلتون

بچه منم اینجوری.
مامانم اینا میگن از بس دوتایی خونه موندین اینجوری زیاد کسی ندیده....نمیشناسه بچه کسی رو.
ولی میدونم ی مرحله ای از رشدشه بعد کم کم خوب میشن یکی دوبار یکی رو ببینن تو ذهنشون میمونه دیگ گریه نمیکنن.
منم بدم میاد یکی ی چیزی میگه.درجواب میگم هربچه ای ی جوره بچه منم ب من وابسته اس

پسر منک همین جوره از همه بچه ها میترسه .جمع شلوغ بدش میاد و گریه میکنه

سعی کن با این اخلاقش خودتو وفق بدی ! نه اینکه مجبورش کنی اونجوری رفتار کنه که تو و دیگران بخصوصصصصص دیگران میپسندین ! بچه است طبیعیه این کاراش ...بقیه هم هرچی می‌خوان بگن بگن اصلا اهمیت نده! اصلا مجبورش نکن ازت دور بشه چون بعدا صد ها برابر بیشتر بهت میچسبه و بیشتر وابسته میشه بهش احساس امنیت بده کنارش باش درکش کن بالاخره یه روزی یه جایی این اضطراب جدایی تموم میشه بزار با سلامت روان این مرحله رو رد کنه ....
الان که هوا داره بهتر میشه روزی نیم ساعت یکساعت ببرش تو خیابون پیاده روی ،یا ببرش پارک نزدیک خونه همینکه آدما رو ببینه کافیه

این یه مرحله از رشدشه ، اروم اروم ادمهای امن و بشناسه ارتباط میگیره مجبورش نکن فقط

مشکل من برعکسه
تو خونه یکسزه وصل منه بخدااا ۵ دقیقه با وسایلش بازی نمیکنه یا تلویزیون نگاه نمیکنه
اونوقت خونه قوم شوهر ک میریم مثل یه غریبه باهام رفتار میکنه اصلا دورم نمیاد😑

سلام عزیزم مشکل منم هست خیلی اذیت میشم

سوال های مرتبط