بارداري
مامانايي ك بچه دوم رو بارداريد؟كلا هدفتون دوتا بچه بوده ؟
يا بچه انقد شيرينه ك دومي رو باردار شديد؟يا تابع عرف ك ميگن بچه بايد دوتا باشه دوباره باردار شديد ؟من أصلا توو خودم نميبينم ك بچه ديگه اي بخوام بيارم
يعني ممكنه بعد اين بچه نظرم عوض شه ؟🤔🤔

من اصلا از تک فرزندی خوشم نمیاد اصلاا

نه هدفمون یکی هم نبود 🫠
چهار پنج سال ک بگزره آدم خر میشه یکی دیگه میاره نگو خر نمیشی ک منم همینو میگفتم 😅

بچه تنها كه نميشه والا من نظرم چهارتاس تازه نه دوتا🤣🤣🤣حيفه بعدا فقط دوتا باشن بخدا من فقط يه خواهر دارم هميشه به مامانم ميگم چرا انقد ظالم بودي نزاشتي پنج شيش تا بچه باشيم😅

دخترم تنهابود بعد خودمم دوست نداشتم تک باشه

هدفم دوتا نیست بیشتر چهارتا 🥲😂.
من و شوهرم بچه دوستیم بیشترم شوهرم خیییلی...بعداز پسرم که الان۷سالشه دوتا سقط داشتم و برای این نی نی دخمل خیلی زحمت کشیدم و باردار شدم و انقد ذوق داریم انگار دنیا رو بهمون دادن برای پسرمم همینقد ذوق داشتیم .
واینکه پسرم خیلی تنهاست گوشه گیر شده و از خونه بیرون نمیاد همش پیش خودمه و بشدت وابستمه .

من از بس روم کار کردن دومیو باردارشدم وگرنه نمیخواستم همش صحبت میکردن ک بیار بچت تنهاس اینا راستم میگفتن
هرکس میومد خونمون یجوری بهش میچسبید ک من حرصم میگرفت چون خیلی تنهاس

بچه اولم بارداری خیلی خوبی داشتم زایمان هم عالی بود
نمی‌دونستم دومی برعکس میشه بعد از ۷ سال باردار شدم

من که خیلی بچه دوس دارم اگه به من بود الان چهارمی رو باردار بودم 😂ولی شوهرم‌‌ نمیخواد میگفت همون یکی کافیه دومی رو هم بزور قانعش کردم

من کلا بچه دوس داشتم همیشه هم من و هم همسرم و ایقد برای وجود این دختر نشستم بلندشدم کفتم خدایا شکرت الحمدلله از شیرینی زیاد نینی ،که ی بار دیدم پریود نشدم تست زدم مثبت شد خدا گفت بیا شکر نعمت نعمتت افزون کند🤣
اینکه قصد بارداری بطور جدی داشته باشم نه‌ ولی چند باری جلوگیری نکردیم و الان ۶ماهه تو دل مامانشه

منوشوهرم بچه دوستیم‌...بعدکمکی هم دارم...دوس داشتم فاصله سنیشون کم باشه...دخترم دوسال وسه ماهشه

من میگفتم همین یکی
بعداز چند سال میخواستم چون شیرینه و دلبر بچه تنها نمیشه

اره نظرت عوض میشه من زایمانم خیلی بد بود گفتم دیگه اسم بچه رو نمیارم ولی بعد س سال و نیم بار دار شدم دوباره دخترم خیلی اذیته ک تنهاست گفتم یکی دیگه هم داشته باشه تا اذیت نشه خودم تکم خیلی اذیت بودم حتی الان ک بچه هم دارم بازم اذیتم خواهر برادر واقعا لازمه بازم دوسدارم بعد این باردار بشم ولی میترسم از زایمان

انقدر شیرینه که خواستم یه بچع دیگه داشته باشم و همینکه پسرمم دیگه تنها نیست.خیلیییی حس تنهایی داشت اخه دور بریامون همه دوتا هستن‌.

من بچه حداقل سه یا چهارتا میخواستم اولی رو آوردم شوهرم گفت بسه بعد ۴ سال گفت بیاریم که الان دارم دختر میخواستم اینم پسر شد ایشالله بعدی دختر بشه البته عاشق دوقلوام

من دو تا بچه میخواستم از اول با اختلاف سنی کم و همجنس
خداروشکر خواست من با خواست خدا یکی بود و همینم شد

خدا حفظشون کنه برام دیگ نمیخوام اصلا🩷

ولا دهنم سرویس شده 😪☹️هنوزبه بچه دوم فکر نکردم

ما از اول دوست داشتیم دو تا باشن الان دومی و باردارم اولی شش سالشه

والا من که از ۶ هفته تا الان سرویس شدم فعلا که اصلا به بچه ی دوم فکر نمیکنم مگه اینکه بعدا این روزای سختی که دارمو فراموش کنم

هدفك اصلا يكي. نيس ٤تاس 😅 اما فكر كنم با اين اضطراب و وسواسي ها كه دارم سر دومي جان به جان تسليم ميكنم 😂

من میترسیدم از اوردن بچه دوم ولی خب خداخاسته بدون هیچ برنامه ریزی باردار شدم و الان ذوقشو دارم بنظرم خوب شد ک اینجوری شد دخترم یجوری خوشحاله و ذوق داره ک هروز میگه مامان مرسی دیگه نینی دنیا بیاد تنها نیستم و خوشحاله خیلی

هدفم چنتا بچه بود از بس عاشق بچم و خودمم تک فرزند بودم
الان دومی رو باردارم و خدا بخواد دگ بچه نمیخام از لحاظ جسمی دیگ توانشو ندارم خیلی بارداری سختی دارم کلا
انشالله بسلامت دنیا بیاد و خدا دوتاشونو برام حفظ کنه دیگ نمیخام

والا بچه اول کله مونا خورد که خواهر ندارم

تک فرزندی دوست نداشتم
دخترم کچلم کرد بس کن من تنهام

هدف شوهرم اگه پول فراون داشت چهار تا بچه بود
فعلا روی همبن دوتا بسنده کردیم

فکر نکنم دیگه بچه دیگه ای باسه اگه باز دوباره خر نشم

من خودم و همسرم طرفدار تک فرزندی بودیم امام میدیدم دخترم خیلی تنهاس تصمیم گرفتیم بعدی رو بیاریم😂

من پارسال زایمان کردم. پسرم الان ۱۰ ماهشه وبدون هیچ جلو گیر ید دفعه باردار شدم خیییلی نارحت شدم چون من کوچیکم وپسرم وزندگیمون سخت از طرف پول وخرج دیگه خداروشکر الانم ۲۷ هفتم

من پسرم دوسالشه فعلانم قصد نداشتم گفتم پسرم بزرگتر بشه بعدا یکی میارم جلوگیری طبیعی هم داشتیم خاطرمون جمع بود تو جلوگیری باردار شدم دو ماهه بود فهمیدم باردارم😑

هدف بچه دوم نداشتیم داشتیم خوش گذرونی میکردیم با یبار بی توجهی باردار شدم