پسرمن از عمد نمیگه میترسه وگرنه من میدونم میخواد پی پی کنه وهمون موقع میبرم ولی مقاومت میکنه همین که من حواسم پرت بشه تو شورتش پی پی میکنه خسته شدم بخدا
من میگم بیا پی پی و جیش ها رو ببریم خونه خودشون هر بار میگه رفتن خونشون میگم آرههههه الان رفتن خونشون
از پوشک گرفتن پروسه بسیار سختیه،فقط باید خیلی صبور باشی،طول میکشه تا یاد بگیرند،زمان میبره،سخته سخت
من یک هفته کتاب خوندم برای پسرم از خودم قصه دراوردم گفتم رپز هشتم خودش گفت پوشک نمیخوام
بعد بهش گفتم ادما وقتی پی پی دارن دلشون به هم میپیچه باید برن دسشویی پی پی کنن شکمشون خوب بشه برچشب هم گرفتم عر دفعه که میرفتیم دستشویی یکی میچسبوندیم روکاغذ یک بار هم تو شلوار و فرش خطا نداشت خداروشکر فقط یک بار تو خواب هوا سرد بود جیش کرد که تختش محافظ داشت اونو شستم
من اگه بهت بگم چه جوری یاد دادم خندت میگیره ب دخترم میگفتم توی دستشویی مورچه ها زندگی میکنن اونجا خونشونو اونا پی پی خیلی دوست دارن پی پی میخورن بعد میگفتم هروقت پی پی داشتی بگو بریم بهشون غذا بدیم یاجیش داشت میگفتم بریم بهشون آب بدیم اونا الان تشنه هستن منتظرتوهستن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.