۱۱ پاسخ

من ۳ زایمان کردم همین الان از تو بیمارستان برات پیام میزارم واقعا درکت میکنم خیلی سخته خیلی منم خودمو سرزنش میکنم کیسه ابم پاره شد زایمان کردم ب ۳۸ هفته نرسیدم بچه مشکل تنفسی داره

اخخ عزیزکم اشتباه کردی من قشنگ میفهمیدم سیر نمیشه بهش مرتب دادم شش وعده شیر خودم شش وعده شیر خشک ناراحت نباش توکه نمی دونستی بیمارستان باید برات توضیح میداد اشتباه از بیمارستان نه تو الله متعال شفابده ناراحت نباش میگذره

ایشالا که چیزی نیست عزیزم نگران نباش بهش شیر خشک بده بزار سیر بشه دکترا هم خیلی میترسونن آروم باش عزیزم

انشااله خوب میشه عزیزم خودتو سرزنش نکن الکی

عزیزم اگه بچه بهش شیر نرسه و گرسنه باشه همش درحال گریه کردنه یعنی اصلا نمیتونی آرومش کنی فدات شم

انشالله خوب میشه غصه نخور گلم

آخ الهیی ان شاءالله که زود بچه تو مرخص میکنن انقد حرص و جوش نخور برای توام خوب نیست ان شاءالله که چیز مهمی نیست و زود بچه تو مرخص میکنن🥲🥹

به حق این روزا بچتو بگیری بغلت بری خونت

هر چندساعت چه قدر مگه شیر میدادین؟

وای وای من ک بهت گفتم کمکی بده

دورت بگردم غصه نخور زودی خوب میشه نذر خانم ام البنین کن به پسرش قسمش یده که انشالله بچت خوب بشه هرکاری در توانت بود حالا یه پولی به نیاز مند بدی یا یه چیزی بدی بیرون به نیت سلامتی بچه انشالله زودی حاجت بگیری نینی خوب خوب میشه 🥹

سوال های مرتبط

مامان پیتزا 🍕 مامان پیتزا 🍕 روزهای ابتدایی تولد
بچم داشت دور از جونش از بی حالی میمرد زرد زرد بود اصلا گریه نمیکرد به مادرشوهرم گفتم مادر بیا ببرینش توروخدا بیمارستان چکش کنن من میدونم بچم زردی داره .. برگشته میگه نه تو ک الان شیر خودت نداری و نمیدی شیرخشک میخوره از شیرخشک اصلا بعیده زردی بگیره🥲 گفتم بابا بچم شاید از ۸ ساعت بیشتر گشنگی کشیده تو دل خودم گفتم به خاطر توی بیشعور ک میگفتم شیر ندارم بچم گشنس از گشنگی حال نداره میگف نه بذار فقط سینتو بخوره :) تا هشت ساعت تقریبا این بچه گشنگی کشید بعد دید از حال داره میره ادای دایه مهربون تر از مادرو در اورد😏 گفت برین شیرخشکشو بیارین یا میگم بابا هر دوساعت الان بچم باید شیر بخوره میگه نه سرخود داری اینکارو میکنی🥲 میگم این مدلی بچم شیر بخوره یعد بخوابینش بالا میده نمیخوام اینجوری شه میگه نه تو بد میخوابینش همه جاش اذیت میشه درحالی ک جلو رو خودم نشسته همون مدلی ب بچم شیر میده .... اصلا یه کارای میکنه🥲 دیشبم ک گفتم بچم دیگ حال نداشت طفلی بازم میگف ن عادیع بچه‌ آرومه درحالی ک دختر خودش ک زایمان کرده بود میگف نذار ایقد بخوابه ... اخرای شب بود دیگ من باز گفتم ب شوهرم بیا ببریمش دیگههه بچم چار ساعت بیشترع گریه نکرده نق نزده شیر بزور میخوره دیگ مادرشوهر پاشد با شوهرم و من بردیمش .... حالا رفتع سر مسئول اطفال داد و بیداد میکنه انگار ک من بودم بچمو از گشنگی داشتم دق میدادم یا بی حال بود میگفتم عادیه😏