۹ پاسخ

من اینو دوماه پیش گرفتم...بعد میوه هارو که یاد گرفت فهمید بازیش چجوریه بقیه اش واسش مثل اب خوردن بود...الان دیگه میلی نشون نمیده چون تکراری شده واسش ولی اول که بخری واقعا سرگرم کننده است

چند گرفتی

منم گرفتم برای پسرم اما اهمیت نمیده بهش بلد نیست هنوز توجه نمیکنه

منم برا پسر اولم خریدم ولی احساس میکنم برای این سن نباشه از دو سال به بالاس

خیلی خوبه این بازی
من فقط میوه ها رو یادش میدم فعلا

دختر من بعصی از میوه ها و اکثر حیوونارو بلده

شما از چه پیجی گرفتید میشه بگید

من یکی خریدم از بهتره بزرگتره مناسب سنشونه بالاشم ی چیزی داره باهاش راحت میتونن بردارن بذارن زیرشم عکس اون حیون مثلا هست
چوبیه

دختر من سیب موز انار انانلس پرتقالشو بلده

سوال های مرتبط

مامان آبان مامان آبان ۱ سالگی
مامانا سلام
این پست رو برای کسایی میذارم که بچه شون از حموم می‌ترسه. پسر منم از حموم می‌ترسید و هربار از اول تا آخر گریه و جیغ و فریاد داشتیم. من دیدم اینطوری نمیشه و سعی کردم بفهمم از چی بدش میاد. اول فک کردم از تماس پاهاش با کف حموم چندشش میشه، براش دمپایی خریدم ولی بی فایده بود. بعد فک کردم از فشار زیاد آب می‌ترسه. وانش رو با فشار کم آب پر کردم ولی اینم نبود. خلاصه بعد از کلی تلاش فهمیدم مشکل بچه با دمای آبه. آبی که روش می‌ریختم و به نظر خودم اصلا داغ نبود از نظر این داغ محسوب میشد. آب رو ولرم کردم، جیغ و داد کمتر شد ولی هنوز حموم رو دوست نداشت.
چن تا کتاب حموم خریدم و یکی دوتا اسباب‌بازی کوچیک مخصوص حموم. یه سفینه کوکی که تو آب حرکت میکنه و یه اردک سوتی. یه بطری خالی میسلار هم که براش جالب بود بردم تو حموم. یه شعر حموم هم از یه کتاب دیگه پیدا کردم و حفظ کردم و موقع حموم کردن براش خوندم. الان اینطوری شده که هر روز حوله اش رو برمیداره، میره پشت در حموم و میگه اَموم :) وقتی هم میریم حموم باید به زور بیارمش بیرون
مامان هلـــــــسا مامان هلـــــــسا ۱ سالگی
سلام مامانا حالتون چطوره؟ کیا مثل من بچه ها رو خانه مادر و کودک نمیبرن؟ من تو خونه باهاش کار میکنن و یه تایمی هم میبرمش خانه بازی که با بچه ها تعامل داشته باشه ،،، عکس یه تعدادی از وسایل بازی که برای هلسا خریدم و خیلی روی هوش بچه ها موثره براتون میذاره

من از صبح که هلسا بیدار میشه :
اول باهاش بازیای هیجانی میکنم که انرژی بگیره 👈🏻 مثل شوت کردن یا پرتاپ تو‌پ ، دویدن و قایم موشک ، ریختن اسباب بازی و جمع کردن دوباره اش و هربازی هیجانی که به ذهنم برسه

از ظهر به بعد میرم سراغ بازیای هوش و پازلی ، یا پازل یا جورچین باهاش بازی میکنم ،
عصری میشینیم باهم روی دفتر دیجیتال نقاشی میکشیم یا اون پرتاپ حلقه میارم باهم حلقه پرتاپ میکنیم یا هر مدل پازل و جورچین که خودش دوست داشته باشه میارم
، شبم قبل از خواب براش کتاب داستان میخونم البته هلسا عاشق کتاباشه و در طول روز هزاربار باید براش بخونم ولی تا جایی که بتونم قبل از خواب هیچ بازی هیجانی انجام نمیدیم و فقط کتاب میخونم براش

عکس دوم در کامنت👇🏻👇🏻👇🏻