۱۰ پاسخ

هلیا هم فقط با سینه میخوابید . تا چند روز پیش دیدم بدون اینگه سینه بخوره در تلاشه تا خودش بخوابه، امشب هم دوباره حدود ۱ ساعت غلت زد توی جاش ولی شیر نخواست ، داشت سعی میکرد بخوابه، منم با اینکه داشتم میمردم واسه اینکه بغلش کنم بهش شیر بدم و بخوابونمش ولی با اشک فقط نظاره گر تلاشش واسه مستقل خوابیدن و بزرگ شدنش بودم....
واقعا لحظه های سختی بود ۱ ساعت تمام زل زدم بهش تا بخوابه.
وسطش اومد یه قلپ شیر خورد ولی با شیر نخوابید اخر سر خودش خوابید.
هم لحظات شیرینی بود هم دردناک....
خیلی سخت بود اینکه ببینم اون نوزاد کوچولو که روی سینم میخوابید دیگه واسه خواب به من احتیاج نداره ولی من حرم که بودم از امام رضا خواستم پروسه از شیر گرفتنش واسه جفتمون راحت بگذره😕😢
اینو گفتم که بمونه به یادگار و تجربمو با مامانای گل به اشتراک بذارم ، امیدوارم همه دسته گلامون هرجا باشن صحیجو سالم و شاد و خوشبخت باشن 😢❤
۰۴.۰۱.۱۶

گرفتن از شیر خشک هم همین داستانا رو داره. فک کردی کسی ک ب بچش شیر خشک میده از شیر گرفتن بچش راحته؟؟

یهو شیرش رو عوض کردن خودش عواقب خاصی دنبال داره
بهترین روش از شیر گرفتن رو باید طبق عادت کوچولوت پیش بگیری
مثلا من برای پسرم اسباب بازی های جدید و خوراکی هایی ک دوست داشت تهیه کردم
تقریبا دوساله بود که طول روز فقط یک بار شیر میخورد اونم گاهی پیش میومد ک نمیخورد
کوچیکتر ک بود با شیر خوردن میخوابید اما یک سال و نیمه ک شد رو پا میخوابید و موقع از شیر گرفتن برای هرذومون راحت بود
اصلا بهونه شیر نمیگرفت چون ب نخوردن کم کم داشت عادت میکرد
یهو بخوای بگیری هم بچه اذیت میشه هم مادر
خودمم برای اینکه شیرم خشک بشه اذیت نشدم بعضیا میگن سینه درد گرفتیم و عفونت کرد ‌...من چون ب مرور شیردهی رو کم کردم بعد قطع ب مشکل خداروشکر نخوردم

سلام میش درخواست دوستی بدی کارت دارم

اخی منم هنوز تصمیم نگرفتم ولی میخوام کم کنم ببینم چی میشه. البته پسر من خوشبختانه شیشه رو هر وقت خواستم گرفته

خوبه که شیر خشک میخوره. پانیا که اصلا به شیر خشک لب نمیزنه.
از ماه دیگه بهش شیر پاستوریزه می‌خوام بدم. واقعا بدنم دیگه توانایی شیر دادن نداره
خیلی لاغر و ضعیف شدم

اره شیرخشک راحتتره. منم شیر خودمو میدم از شب تا صبح توی دهنشه

نفس از یک ماهگی دیگ شیرمو نخورد ۴۰ روزگیش کلا لب نزد ب سینم و این برام انقدر سخت بود که شب و روز گریه میکردم اما خب واقعا عوق میزد سینمو خوردنی دیگ منم تلاش نکردم اذیتش نکردم چون برام مهم تر از شیرخودم اون ارامشی ک باید بهش میدادم بود. هنوز چندتا عکس دارم از اوایل تولدش ک شیرمیخوره از سینم اونارو میبینم گریم میگیره اون یک ماه چهل روز جزو بهترین روزای زندگیم بود واقعا

الهی بگردم به نظرم باید تعداد دفعات شیر دهی به مرور زمان کم کنی یهو بچتو از شیر بگیری هم خودت اذیت میشی هم بچه
کیاشا پرو تقریبا سه ماه بود شیرشو خیلی کم کرده بود شیر خودمم به مرور کم شد فکر کن با اون حجم شیری که من داشتم یه شبه میخواستم بگیرم فکر کنم راهی دکتر میشدم چون بعد یکماه شیر ندادن به کیاشا هنوز شیرم میره و این بچه نمیخوره 🥺😭😩

دلوین شیرخشکی من حس میکنم راحت تر چون اینجوری میتونی مایعات دیگه بریزی داخل شیشه و بهش بدی

سوال های مرتبط

مامان دردونه مامان دردونه ۱۰ ماهگی
اگه پست های قبلی منو خونده باشین راجع به خواب مستقل و جدا کردن خواب و شیر از همدیگه قبلا نوشته بودم و پیشرفت خوبی هم ااشتیم. اما چند تا اتفاق از جمله مسافرت ها و از همه بدتر بستری شدن بیمارستانش باعث شد کلا سیستم مون بهم بریزه و بعد بیمارستان خیلی سخت نگرفتم سر این قضیه. چون شیر خوردن زیادش، چسبندگیش و همینطور با شیر خوابیدنش (که حتی کاهی ۴۰ دقیقه یک ساعت به سینه وصل بود و نمیخوابید) انگار همه برای هضم اون اتفاقات و استرس هایی بود که بهش وارد شده بود. میدونین که مکیدن سینه برای بچه ها فقط برای غذا نیست یه عامل مهم آرامش و تنظیم سیستم عصبی شونه. بهشون امنیت میده.
خستگی خودم باعث شده بود که رد بدم و بگم بی خیال خواب مستقل چیه هرکاری همه تا الان کردند منم به وقتش میکنم.
ولی چند روز پیش یه پستی دیدم از تجربه مامانی که داره بچه دو ساله اش رو از شیر میگیره و روز سوم بود و نوشته بود خوابیدنش خیلی سخته و برای خواب گریه میکنه. اصلا دلم نخواست که پسرم برای از شیر گرفتن اینطوری اذیت بشه‌ و طبق گفته روانشناسان کودک خواب و شیر باید از هم جدا باشن که وقتی بچه رو از شیر میگیری فقط شیر قطع بشه، آرامش بچه مختل نشه.
این چارت رو درست کردم. هر بار بدون شیر میخوابه سبز، هر بار با شیر میخوابه قرمز. یه مدت میخوام خودمو پیگیری کنم ببینم اوضاعم چطوره و بعدش برنامه ام رو جدی تر کنم که دیگه هیچ وقت یا شیر نخوابه.
بیدار شدن》شیر》بازی》خواب : این درسته.
بیشترم برای انگیزه داشتن خودمه. چون حس کردم دارم تنبلی میکنم.
[هنوز شیر شب رو قطع نکردم.]
اگه برای شما اینطوری نیست با صبر و مداومت تدریجی فاصله بندازین. اول یه دقیقه بعد دو دقیقه...۵ دقیقه ... ۱۰ دقیقه... کم کم فاصله ایجاد کنین.
مامان دردونه مامان دردونه ۱۰ ماهگی
چرا تصمیمم این شد شیر شب پسرم رو قطع نکنم؟
(اگرچه تنبلی و خستگی آخر شب خودم پس زمینه اصلی ماجراست😉)
.
۱.‌پسرم هنوز دندون نداره و نگرانی از بابت خرابی دندوناش ندارم.
۲. با دوستم که این کارو نکرده بود و سه تا بچه داره مشورت کردم.‌اون هم این کارو نکرده بود و شیر شب رو ادامه داده بود و پروسه از شیر گرفتنشون یک روزه انجام شده بود. ببشتر تمرکزش روی از شیر گرفتن روی همدلی با بچه بود و امنیت دادن بهش و خود بچه همکاری کرده بود. منم چون دلم نمیومد فعلا دست نگه داشتم.
۳‌. کاشف به عمل اومده پشت صحنه این شیر ندادن به بچه دوتا روانشناس بودن که در زمان انقلاب صنعتی این تئوری رو دادن. اونم جون مادرهایی که بجه دار میشدن چون شب باید بیدار میموندن صبحش نمیتونستن درست کار کنن. اینا ایده دادن که جای خواب بچه باید جدا باشه، بچه گریه کرد هم بغلش نکنین باید یاد بگیره خودش بخوابه، شیر دادن هم در کار نیست. یکیشون سه تا بچه داشته که دوتاشون از دستش خودکشی کردن. از اونجایی که قبلا نقدهایی از چندتا روانشناس و عصب شناس درمورد اینکه جدا کردن جای خواب بچه و تنها بودنش موقع خواب برای روانش خوب نیست دیده بودم، به قطع شیر شب هم به دیده شک و تردید نگاه کردم و فعلا دست نگه داشتم. (بهتره تا ۷ سالگی بچه ها همراه پدرو مادر بخوابن ولی حتما از همون نوزادی تختشون جداباشه)
چرا میخوام در آینده شیر شب رو قطع کنم؟
۱. چون کمک میکنه خواب شب بچه عمیق تر بشه. وقتی بدونه شیر در کار نیست عادت میکنه بلند نشه.
۲. چون خودم داره توانم تحلیل میره. نمیتونم هم روزا همش بیدار باشم هم شبا خوابم منقطع باشه. دیگه کم کم داره جونم درمیاد.
۳. بزرگتر شده و میدونم تحمل میکنه این مدت شب تا صبح بدون شیر باشه.
مامان محدثه مامان محدثه ۱۰ ماهگی
تا چند وقت پیش واقعا خواب دخترم معضل خیلی بزرگی برام بود به لطف یکی از مامان های گهواره تا حد زیادی مشکلم حل شد خدا خیرش بده. دخترم تا دو ماه پیش روی تخت کنار مادر می خوابید و کنارش هم بالش میزاشتم که غلت نزنه توی خواب، هر دو ساعت هم بیدار میشد واسه شیر خوردن یا کلا غر میزد. بعد یه روز خوندم توی گهواره یکی از مامانا نوشته بود از وقتی روی زمین می‌خوابه بچه اش راحت تر شده خوابش. منم گفتم بزار امتحان کنم. یه روز خودم و همسرم با بچه رفتیم روی زمین توی پذیرایی خوابیدیم. اون شب واقعا راحت خوابیدم هم خودم هم بچه. کلا دوبار بیشتر اون شب برای شیر بیدار نشد. خیلی راحت خوابید همه اش توی خواب لول میزد هرجا دلش میخواست می‌رفت منم کاری نداشتم بهش روی شکم می خوابید و خلاصه راحت خوابید. واقعا تجربه مفیدی بود برام و خیلی بهم کمک کرد. یا اینکه هنوزم هر از گاهی یکم اذیت می‌کنه دخترم توی خوابیدن اما حداقل وقتی می‌خوابه دیگه مثل قبل برای شیر زیاد بلند نمیشه و توی خواب هم از ناله و غر خبری نیست ☺️