مامانا الهی شکر منم بسلامتی زایمان‌کردم

۴ پاسخ

تجربه زایمان سوم طبیعی
من روز یکشنبه نوبت دکتر داشتم رفتم نوارقلب جنین گرفت گفت زیاد جالب نیست بعد آخرای نوار گفت داره بهتر میشه خلاصه گفت که حرکتاش چطوره گفتم حس میکنم کمتر میشه فورا نامه نوشت گفت برو بستری شو تا با آمپول فشار بچت دنیا بیارن
یه معاینه محکمی هم کرد و گفت ۳سانت بازی دیگه رفتم بیمارستان ،یک زائو داشتن گفتن تا بچش دنیا نیاد نمیتونیم شماروبستری کنیم از ۵عصر انتظار کشیدم تا ۱۰ بستریم کردن وگفتن ما شبا آمپول فشار نمی‌زنیم
دیگه صبح ساعت ۶ونیم سوزن فشار رو زدن کم کم دردا شروع شد بعدش یه توپ دادن گفتن ورزش کن یکم هم ورزش کمر انجام دادم دیگه هی دردا بیشتر شد کیسه آب رو پاره کردن دردا شدت گرفت ودیگه جیغ من رفته بود بالا گفتن معاینه کنیم معاینه کردن گفتن فوله برو رو تخت زایمان دیگه ساعت ۹و۲۵ دقه صبح روز ۱۸ فروردین ماه دختر نازم به دنیا اومد و من الان خوشحال ترینم ،همه کادر زایشگاه از زایمانم راضی بودن

سلامتباشید عزیزدلم ممنونم

خدا رو شکر انشاالله قدمش مبارک باشه بیا تجربه زایمان رو بگو

خداروشکر بسلامتی و دل خوش قدمش خیر باشه

سوال های مرتبط

مامان ماهلین قشنگی مامان ماهلین قشنگی ۱ ماهگی
مامان دلانا مامان دلانا روزهای ابتدایی تولد
مامان کوهیار مامان کوهیار ۲ ماهگی
مامان بهار جانم💜 مامان بهار جانم💜 ۱ ماهگی