این پدرشوهر فضولم دیگه خستم کرده ، از اون موقع که بچم دنیا اومد ، فتواهاش شروع شد، الان هم که نزدیک دوسالشه ادامه داره، دیشب رفتیم خونشون ، یهو گیر داده که چرا شیر مادر ندادی ، شیر خشک فلانه، بیساره، تو غذا رو رعایت نمی‌کردی ، شیر به بچه نساخت، شیر خشک همه بیسکوییت هست، منم پریود بودم سرم درد میکرد اعصابم بهم ریخت ، بهش گفتم ، اصلا دلم نمی‌خواست شیر خودمو بدم، اگه صدبار هم به عقب برگردم فقط شیر خشک میدم

حالم از این مدل دایه های عزیزتر از مادر بهم میخورهبگو اخه پیرمردو چه به این حرفا

خوب کردی جواب دادی‌.ولی شخصیت اون آدم همینه توقع نداشته باش باز دخالت نکنه
اتفاقا دکتر دخترم گف همچی بخور خودت باید بفهمی چی بهش نمیسازه.من حتی سیر و پیاز هم خوردم تا همین الان
ولی جاری من به پسرش شیر مادر با رعایت همچی نمیساخت و نداد.
مادرشوهر من اوایل زایمان فهمیده بود شیرم کمه که برای همه خب کمه
دکتر بهم گفته بود شیر مادر اول بده
بعد شیر خشک
بعد خب من شیرم زیاد شد وزنگیری دخترمم عالی
بعد تا دختر من یه بهانه میگرفتی آخ الهی بمیرم بچه سیر نشده تو شیر نداری
دخترک از ۶ماهگی دیگ شیشه رو اصلا نگرف و وزن گیریش عالی بود
اما تو خدا و پیغمبر رو می آوردی مادرشوهر من الا و بلا میگف تو شیر نداری میدونی من افسردگی بعد زایمان داشتم
حس میکردم داره تحقیرم میکننه و من مادر کمی هستم

وای ازدست ازپدرشوهرها پدرشوهرمنم یکبارگفت بچه هات خیلی ضعیف هستن بهشون رسیدگی نمیکنی نمیدونم چی منم گفتم خیلی ناراحتیت که ضعیف هستن بیاین خودتون بهشون رسیدگی کنید ببینم می تونید چاقشون کنی

وای پدرشوهر منم اینجوریه چقد بدم جلوش به بچم غذا بدم یا شیرخشک بدم مغزما میخوره این چیه بش میدی حال بهم زنه براش کباب و مرغ بریون درس کن همینجوری میکنی بچه وزن نمیگیره ببین چه لاغره صورتش نصف بچه های دیگس و ...
میدونی به نظرم مادرشوهرم پشتم اینجوری میگه چون جرات نداره جلو روم بگه پدرشوهرما پر میکنه وگرنه مردا را چه به بزرگ کردن بچه بخدا بچه های خودشونا نفهمیدن چطور بزرگ شده حالا برا نوه ها دایه ی مهربان تر از مادرشدن

برو تاپیکای دیروز منو ببین

منم دقیقا این چالش با خانواده شوهرم دارم ، ب جاش همسرم میگه ما اینطوری صلاح دیدیم برای بچه مون

والا پدرشوهر دیگه ندیده بودیم
انقد خاله زنک به این چیزا گیربده

همسرت این مواقع چی میگه ؟ چیکار میکنه