۸ پاسخ

بخدا منم هرچی تو بارداری سر پسرم شنگول بودم دورهمی و مهمونی میرفتم پر انرژی بودم الان دخترم داره از بینیم درمیاره همزوووو فقط میگم زود بزام دیگ نای سرپا شدن ندارم

ولی شوهر من خیلی مظلومه من دیروز همش خواب بودم دراز کشیدم پام ورم کرده بود و فشارم رفته بود بالا بعد ۱۲ ساعت شیفت اومده منو برده پیاده روی دکتر و بیمارستان دلم براش سوخت 😂😂 بعد بیمارستان فشارم اومده ۱۰ الکی الکی

منم خواب ندارم از این ور بچه مدرسه ای دارمو یه دختره 23ماهه

دیگه چیزی نمونده تحمل کن عزیزم نهایت۲الی۳ هفته دیگه داری

سلام. اولا تنها نیستی منم از وقتی فهمیدم باردارم از حالت تهوع ومعده درد شروع شد الانم که آخر بارداریه کمر درد لگن درد سوزش معده درد زیر شکم. تیرکشیدن واژن. گرفتگی لگن وقفل شدنش وکشاله ران درد ووو. ولی همش نه ماهه دوما مردها اینقدر بیرون فشار زندگی تو این گرونی روشونه که دارن له میشن. باید درک متقابل داشته باشیم. همه چیز دو طرفه خوبه

دقیقا ۹ ماه سخت ولی میگذره انشاالله این هفته های آخر هم تموم میشه و نینی رو بغلت می گیری

هیچی بخدا نصف دردایی ما تحمل میکنیم مردا درکشو هم ندارن حتی اونوقت من به شوهرم میگم میخام اپیدورال انجام بدم از درد زایمان طبیعی میترسم هزینش هرچی شد بده دیگه میگه چقد ادا داری یه زوری میزنی بچه میاد بیرون😒😒تازه فک کن با این حال بدی که داری ناهار و شام هم باید بپزی خونه مرتب باشه

خیلی سخته خدایی منم همینجوری بودم تو بارداری آخرا فقط شبی دوساعت میخوابیدم الانم ک درد دارم فقط

سوال های مرتبط