۱۲ پاسخ

من سر دختر و هم سر پسرم یه جور بودم

بارداری خیلی خوبی داشتم حالت تعوع خیلی کم عاشق شوری و ترشی بودم مثل گوجه سبز چغاله دوغ رانی هلو ام دوست داشتم زایمانمم راحت بود رفتم بیمارستان ۲ساعت بعد طبیعی زایمان کردن

سر جفتشون عاشق چیزای خیلی خیلی ترش و شور میشدم آلوچه هایی که با یدونش از بس ترش بود زبونم زخم میشد یکی از بچه هام دختر یکی پسر

دختر اول چیزای ترشو شور بعدم اش و سیرابی غذام بود دختردوم معده درد شدید همش بیمارستان بستری بودم حالت تهوع شدید هیجی جز سوسی کالباس دلم نمیخواست اونم تند بندری دوماه آخرم فقط کیک شکلاتی خیس و شیرینی خامه ای

من دوتا دختر دارم ویارم سر هر کدوم زمین تا اسمون فرق میکرد

حالت تهوع شدید و تمام

حالت تهوع شدید چیزی نمیتونی بخوری.همش احساس می‌کردم مسموم هست از بوی همه چی بدت میاد مخصوصا مرغ

من سر پسرم بدتر از دخترم بودم یعنی ۲۴ ساعته عق میزدم ولی وقت پسرم هوس هیچی نکردم فقط بالا می‌وردم ولی دخترم دنبال ترشی شوری بودم هر ساعت

عاشق لیمو ترش و نمک بودم
تو سه ماه اول هم اشتهام خیلی کم بود میل به هیچی نداشتم فقط انواع اقسام ماکارانی

تهوع اول صبح و هوسم بلال بود عاشقش بودم

به نام خدا
داشتم میمردم
از بارداریم فقط کاسه توالت یادمه که یکسره بالا می‌آوردم روش

تهوع شدید از اول بارداری تا اتاق عمل فقط همین، هیچی هم نمی‌تونستم بخورم هیچی هم دلم نمیخواست

سوال های مرتبط