۵ پاسخ

دقیقا اراد من ۲ سالو ۳ ماهش هست همین جوری فقط بیرون باشه

خوشگلم میشه درخواست بدی من پرم

سلام درخواست میدهید ممنون

عزیزم میشه درباره ارز دیجیتال راهنماییم کنید

پسر منم همینه...کافیه ببرمش بیرون با گریه میاد خونه میگه خونه دوس ندارم برم

سوال های مرتبط

مامان شاهان مامان شاهان ۲ سالگی
مامانا چل شدم دیگه بخدا بچم نزدیگ بشه۲سالونیمش تاحالا نشده بچم نیم ساعت با باباش تنهاباشه اصلا شوهرم نمیدونوزنویچه یعنی چی فقط بفکرخودشه خودش بخوره بخوابه گوربابای زنوبچه..میگم به بچه غذا بده میگه نمتونم البته گاهی خیلی کم بهش میده میگم بخوابونش میگه نمتونم میگم ببرش یدفه بیرون میگه وایمیسته بخداهمه کارای بچم باخودم انگار بچم تک والده فقط تو شناسنامه بابا داره..جوری شده دیگه میریم بیرون شوهرم خونه باشه اصلا بچم نمیگه بابابیاد انگاردیگه برابچمم اهمیت نداره عادت کرده بخودم ببرمش حموم خوابش کنم عدا بدم بیرون ببرمش خب منم آدمم تایچیزیم میگه شوهرم میگه چته چی شده باده گرفتت اصلادرکی از همسربودن نداره درکیم از پدربودنم نداره الانم گفتم کمک نمیکنی نکن دیگه یدقه دیرتربخواب تا خروپف نکنی که تامیخوادبچه خوابش ببره باصدای تو خواب ازسرش میپره الانم گفتم بودونبودت که فرقی نداره پاشوبرو بالابخواب تابچه وخودم زمان خواب حداقل آسایش داشته باشیم بالا خونه باباشه هم یسره میره اونجاالانم بره یشب ببینن چقدخروپف میکنه البته شانس اوناحالا لال میشه خداازش نگذره که انقد خون بدل من میکنه باعث میشه منم سزبچه خالی کنم خیلی دلم گرفته
مامان حسین مامان حسین ۲ سالگی
سلام ،اگه شما جای من بودید چیکار میکردید ،من امسال پاییز میشم ۳۳سالم خداروشکر یه خونه ۸۰ متری داریم همسرم هم کارمنده ،همسر خوبی دارم همیشه تو خونه تو هر مرحله بچه داری بهم کمک کرده الان دو ماهه مدام میگه اصدام کنیم واسه بچه دوم من چون بارداری اول سختی زیادی کشیدم ۴ ماه بالا اوردم در حد بستری شدن تو بیمارستان حتی خون بالا میوردم،لکه بینی هماتوم داشتم استراحت مطلق شدم ۴ ماه اول خونه مامانم موندم پدر و مادرم وهمسرم خییلی بهم رسیدن ماه ۷هم به خونریزی افتادم گفتن احتمال زایمان زودرس داری از ماه ۸هم به شدت باد کردم شدم ۱۰۵ کیلو خلاصه همه اینا گذشت ،اینم بگم خدایی خیلی به مامانم اذیت کردم ،از خانوادم دورم بیشتر میرفتم خونه مامانم میموندم همسرم تنها خیلی اذیت شد،الان که اسم بچه دوم میاد نگران میشم دوباره اون روزا تکرار بشه با وجود بچه دوساله خیلی سختر میشه همسرم میگه نگران نباش من کنارتم ولی میدونم باز میخواد کنو ببره خونه مامانم ،خدایی مامانم گناه داره توان نداره به منو بچه ام برسه دوست ندارم اذیتشون کنم ،همسرم میگه سنمون میره بالا الان وقتشه من نمیدونم چیکار کنم همسرم هروز ۶صبح میره سرکار ساعت ۲ خونه است ولی من موندم چیکار کنم همسرم امروز گفت بریم مشاوره الان من تو دوراهی موندم😖