۶ پاسخ

عزیزم اینا همه اش حرفه واقعیت اینکه وقتی مادر میشی همیشه تو استرسی و نگران یکمم بزرگ تر بشن برن مهد یا مدرسه چه جور دیگه ای نگرانشون میشیم باور کن تو این ۱۱ماه حالا اون ۹ماهم به کنار که چه استرسایی کشیدم یه شب خواب عمیق ۲یا ۳ساعته نداشتم ولی دیگه عادت کردم خداروشکر میکنم که بچم سالمه مادر بودن همینه باید از خودت بگذری بخاطر بچت ولی دیدم مادرهایی هم هستن که از بچه شون میگذرن بخاطر خودشون

درسته هرچی بزرگ تر بشه ی سری دردسرا کم میشه مثلا خوابیدن و بیدار شدن اما ازاون طرف دردسرهای دیگ میاد مثل مدرسه رفتن. یا یکی ی چیزی داره میخواد عین همون و....

همه همینطوریم عزیزم
ولی شیرین هم هست در کنار سختی هاش

راحتی ی در کار نیست
من دختر بزرگم سه سال و دو ماهشه هنو داستان داریم😅

منی ک دوقلو دارم چی بگم پس

از ۳سالگی ب بعد یکم راحتر میشی😁

سوال های مرتبط