روز سوم واکسن 💉
با کلی استرس و چند روزی تاخیر بلاخره ۲۵ ام گل پسرمون واکسنشو زد
برخلاف تصوراتم و اون همه استرسی ک داشتم خداروشکر خیلی راحت گذشت 🤲🥺❤️
از مرکز بهداشت تا خونه نیم ساعتی پیاده روی کردیم وقتی رسیدیم بهش استا دادم تو حیاط کلی بازی کرد بعدشم خوابید
ولی وقتی بیدار شد بچم پاشو نمیتونست تکون بده خیلی دلم سوخت چقد گنا دارن طفلیا 🥲
یسره لنگ میزد تا یکی دوساعت ولی کم کم با بچه خاهرم شروع ب بازی کرد یادش رفت خداروشکر دیگ ام درد نداشت پاش
مرتب هر ۴ ساعت شربت میدادم ۱۲ شب شیاف گذاشتم براش و راحت خوابید خداروشکر تب شدید نداشت
دیشبم یکم گرم بود ولی نهایت دمای بدنش ۳۷.۵ بود
امیدوارم امروز دفترش بسته شه و دیگ شب تب نکنه

.
.
اینم برا مامانایی ک دغدغه واکسن دارن انشالله که برا همه کوچولو ها سبک و راحت بگذره
البته سیستم بدن هر بچه ای فرق میکنه ولی خب چ میشه کرد 🤷‍♀️🫠🥺
قد ۸۳ که گفتن کمه 💔🦦
وزن ۱۲
دور سر ۴۸
کوچولوهای شما چند بودن ؟!😍

تصویر
۵ پاسخ

بچه منم قدش ۸۴ بود
چرا گفتن کمه
به من چیزی نگفتن

خداروشکر. انشاالله همیشه سالم و سلامت باشه ❤️
چرا کمه 83؟ کاملا روی نموداره.
بچه من 16 ماهگی بردم قدش اینا 81 بود گفت عالیه که.

پسر من الان۸۱ قدش بود که گفت دو سانت کم هس
وزنش هم ۱۱گفت بد نیس
دور سر هم ۴۷

خداراشکر عزیزم خوب بوده که چرا گفتن کمه

دقیقا قد و وزن پسر منم همین بود. ولی گفتن خوبه روی نموداره. برای چی گفتن برای شما کمه؟

سوال های مرتبط

مامان مهرسام مامان مهرسام ۱ سالگی
واکسن ۱۸ ماهگی مهرسام
اول صبح زنگ زدم ببینم واکسن دارن یا نه و فقط دو شنبه و چهار شنبه ها میزن که من چهار شنبه رفتم ،به گفته یکی از مادرا نیم ساعت قبل استا دادم و یه قطره خوراکی بود و یکی از دست و یکی از پا زدن و بعد واکسن بردمش تو حیاط درمانگاه یکم راه رفت این عکسم از همونجا قدم زدنش هست،بعد که آمدیم خونه هم عالیه بود ولی کم کم درد پا شروع شد روز اول باید سرد بزاری و رمز دوم گرم،که مهرسام نمیزاشت بزارم میترسید،بعد یکم تب کرد استا دادم و غذا دادم و خوابوندمش و بعد ساعت ۴ اینا پاشو می‌کشید و واسه اولین بار بچم میگفت درد درد و پاشو می‌گرفت دیدم حالش بده گفتم برم خونه مامانم برادرزاده بیاد بازی کنن یادش بره ولی بیشتر شد و ساعت هشت و نیم بود فکر کنم دیدم چشماش داغه و شکمش هم گرمه و استا داده بودم تاثیر نداشت یه شیاف زدم که تا آمدیم خونه هم گریه میکرد و بعد یکم سرگرمی کردیم و بازی کردیم تا یادش رفت سریع خوابوندمش و هر ۴ ساعت هم بهش استا دادم و صبح هم همینجوری بود و دقیقا همون ساعت که واکسن زدم خوب شد و دیگه راحت بلند شد و درد از بین رفت خداروشکر. و یک شکر گزاریم کنم خدایا شکر به خاطر همه چیز
مامان آیهان💙🫀 مامان آیهان💙🫀 ۱ سالگی
سلام مامان های گل🫰🏻😘میخوام تجربه واکسن ۱۸ماهگی رو بزارم.
اینم بگم آیهان یه بچه خیلی ترسوعیه و برای آمپول و اینا خیلی اذیتم می‌کنه و بیخودی جیغ میزنه و گریه می‌کنه، برای همین هم من هم شوهرم خیلی استرس داشتیم...
خب فک کنم ۴ روز هم دیرتر واکسن رو زدیم. بعدشم من ماه قبل زدم الان گفتم تجربمو بهتون بگم.
صبح بلند شدیم رفتیم واکسن رو بزنیم اما بی حسی زد رو رانش و بازوش
اول پا رو زد بعد دست خدارو شکر این مرحله نسبت به وقت های قبل خیلی خوب تموم شد😊 بعد مستقیم رفتیم تو بازار کمی اسباب بازی براش خریدم استا اینا براش خریدم(تو بازار بغلمون بود راه نرفت)برگشتیم استا بهش دادم دم در خونه خودمون یه ساعتی بدو و کرد و بازی کرد بعدش دیگه ناهار خورد خوابید ساعت ۱۲تا ۵ عصر رو پام خواب بود و زود زود کمپرس سرد براش گذاشتم بیدار شد هم هیچ مشکلی نداشت هر ۶ ساعت فقط استا بهش میدادم. روز دوم هم استا میدادم هر ۶ساعت ولی دیگه اصلا وقت نکردم کمپرس گرم بزارم 🤕 ولی خداروشکر به خوبی گذشت نه تب کرد نه پا درد داشت هیچی و هیچی منو همسرم خیلی خوشحال بودیم خیلی 😆😆😍😍😍برخلاف استرس و اضطرابمون خیلی خوب بود موقعیت واکسنش.
امیدوارم برای کوچولو های شما هم راحت باشه مامان های گلم🫂❤️
مامان یزدانم🫀خونه مامان یزدانم🫀خونه ۱ سالگی
مامان هاکان🤴💙 مامان هاکان🤴💙 ۱ سالگی
مامان نویان مامان نویان ۱ سالگی
تجربه من از واکسن18ماهگی نبابت خونمون🧸💉
دیروز ساعت یازده واکسنو تزریق کردن براش اومدیم خونه من هر ده دقیقه چکش میکردم که تب کرده یا نه همه چیم عادی مثل روزای دیگه بود بازی میکرد می دوید غذاام خورد تا غروب که ساعت خوابشم بود چک مردم حس کردم داره داغ میشه قطره دادم و خوابوندم باز چک میکردم که دیدم قطره جواب داده و اون یکم حرارتم کم شده خداروشکر از اون ساعت هر شیش ساعت قطره رو میدادم چون زیاد تب نکرد پا دردم نداشت و راحت بازی و جنبو جوش میکرد مثل قبل شبم تا صبح هر یک ساعت بیدار میشدم چک میکردم ولی تا موقع قطرش نمیرسید دمای بدنش اوکی بود دقیقا عر شیش ساعت که موقع قطرش بود داغ میشد که قطره میدادم و اوکی میشد الانم از7صبح دیگه تب نکرده و همه چی خوبه خداروشکر خواستم بگم من خیلی چیزای وحشتناکی از این واکسن شنیده بودم و بدجور میترسیدم چندبار تصمیم گرفتم نزن باز دلم نیومد برای راحتی خودم بچه واکسیناسیون نشه واقعا مثل واکسنای دفعه های گذشته بود و خداروشکر ابن مرحله ام به خوبی و خوشی پشت سر گذاشتیم🩵🧸🍼