۵ پاسخ

من با مامانم رفته بودم قبلا گفته بودن سقط شده وقتی رفتم دکترم گفت خانوم سقط نشده شما الان میتونی صدای قلب بچتو بشنوی وقتی رفتم سونو اصلا باور نمی‌کردم صدای قلب دوقلو هامو که شنیدم کلی گریه کردم اصلا دست خودم نبود انگار دنیارو بهم دادن خیلی حس شیرینی بود ولی خب فقط یه قل موند برام الآنم لحظه شماری میکنم واسه بغل کردنش..انشالله خدا دامن همه چشم انتظارارو سبز کنه

همسر من کلا باهام هیچ جا نیست چون خیلی دنبال کاره و منم درک میکنم چون تلاشش برای آیندمونه ،تابحال باهام دکتر نیومده ولی گفته حتما حتمااا میخوام برا شنیدن صدای قلبش بیام😍😍

اولین بار با مامانم رفتمو صدای قلب دخترمو شنیدم
چقدر هیجان و استرس شدیدی داشتم🥲💕
اولین حرکتش🥲
بارداری سختی داشتم اما شیرین بود از تک تک روزات لذت ببر😍

من قبلش گفتن خارج ازرحمه برو ۶روزدیگه بیا..دوهفته عذاب کشیدم نرفتم اخرشم باهمسرم رفتیم داغوون بودیم تا سنو رو گزاش قلبشم گزاشت خودم مث بید ملرزیدم جفتمونم چشامون پر🥲🥹

یه حس خاص و دوست داشتنی بود من همسرم بیرون وایساده بود نمیدونستم میشه اونم بیاد داخل دیگه بهش نگفتم وقتی صدا قلبشو شنیدم چشام پر اشک شد😍🥺

سوال های مرتبط

مامان فندوق کوچولو مامان فندوق کوچولو هفته بیست‌وپنجم بارداری
مامان دخترم و تو دلی مامان دخترم و تو دلی هفته یازدهم بارداری