۷ پاسخ

چرا اینقدر سخت میگیرین منم سر پسرم خیلی خیلی میخواستم قانونمند باشم و سخت میگرفتم الان گاهی دلم میخواد پسرم شبها کنارم بخوابه دیگه نمیخواد اصلا بهم بچسبه از این دوران لذت ببر من واقعا پشیمونم اینقدر ب این روانشناسی های زرد توجه میکردم

دختر من فقط با سینه تو بغلم آرومه ومن خودمم دوست دارم کنارمه یه حورایی وقتی سرش رو میچسپونه به سینه ام ومیخوابه لذت میبرم

من دخترم رو تخت کنار خودم میخوابه ولی اصلا متوجه نبودن من نمیشه ساعتها تنها میخوابه دلم میخواد بیاد بغلم سرشو بزاره رو دستم بخوابه 😅

منم مثل شما تصمیم بر اصول و قواعد صحیح دارم و داشتم مثلا به هیچ وجه تلویزیون ندیده سر ساعت ۷.۵ چراغ خاموش قصه ملایم تعویض پوشک و شیر دهی داره که ۸ نهایتا ۸.۵ بخوابه اما متاسفانه یک هفته ده روزی هست که خیلی خیلی سخت به خواب میره و هر یک ساعت نهایتا یک ساعت و نیم بیدار میشه گریه..
من هنوزم گریه ام میگیره که شیرش رو نمیخوره تو اعتصابه تو پسرفت خوابه اما راست میگی بچه قانون و قاعده نداره باید ریلکس باشم

زیاد بهش فکر نکن.پسر من خواب مستقل رو بلده.من کاریش ندارم خودش میخوابه ولی جدیدا از خواب بیدار میشه ببینه من کنارش هستم یا نه.من نباشم بیدار میشه.کنارش باشم ساعت ها شده که بخوابه

دقیقا همه بچه ها مثل هم نیستن هر بچه ای لم خاص خودشو داره🫠

میدونی به نظرم زیاد سخت نگیر چون بچه‌ها از ۶ ماه تا ۲ سال دچار اضطراب جدایی میشن دیگه پس این مسئله طبیعیه

سوال های مرتبط