عزیزم واقعا سخته میفهمم ولی الان روی مردا هم واقعا فشاره هم روحی هم جسمی ،بعد بهش بگو مگه کی بهشون گفته یا کجا یاد گرفتن ک بلد باشم باید چیکار کنن دو فردا در مقابل بچتم باید مسئولیت پذیرش کنی اونم اولین باره پدر میشه و خیلی چیزا نمی دونه
اره دیگه نمیشه ی طرفه باشه
اره اصلا نگران نباش فقط بفکر خودت پسرت باش خوب بخور خوب بپوش خوب هم تفریح کن واسه موقع زایمانت هم بهترین چیز ها رو بخور تا سلامتی خون هایی که از دست دادی برگرده محل به هیچ کس نده من موقع دوقلو ها م این کارو کردم با همه قطع رابطه کردم خانواده شوهرم کلا هیچ فقط توی کوچه یا جایی میبینم سلام خوبید خدا حافظ سر سنگین باشوهرم اخلاق خوبی دارم اما سر سنگین
مال من از اولش همین بود بی درک و شعور
عزیزم همه تو بارداری ی مدل سختی دارن نگردن نباش هرکی ی مدل
شوهرمنم اینجور بود اصلا محلم نمیداد تازه میگفت برو خونه بابات اینا بهت برسن و...تا اینجا از گشنگی و تشنگی نمیری
منم زنگ زدم ب بابام همه چی گفتم بابامم گفت بیا خونه خودمون تا تکلیفت روشن کنم بیخود میکنه اذیتت میکنه
ازهمون موقع ک ب بابام گفتم شوهرم ترس کرده ک من نرم قهرخونه بابام،بهترشده
اره میشه من این کار از بس کردم عادی شده
همه مردا همینن...بچه چه گناهی کرده تنها باشه
من بچه اولم زیاد یادم نیست باهام نمیامد ولی دیگه غرهم نمیزد حالا که دوباره باردارم دختر بودنش رو بهانه کرده هیچ محلی بهم نمیزاره همه جا تنها میرم نه پولی میده کلی هم حرف وتهمت بارم میکنه از خدا بی خبر ناراحت هاش پیشکش
منم حاملگی بشدت سختی دارم امیدوارم بهتر بگذره برات
خوب درکت میکنم حق داری دست تنهام هستی
شوهر من خوبه پشتمه بیشتر جاها هوامو داره غذا هم میپزه گاهی
تا وقتی مادرش دخالت نکنه و مغزشو شستشو نده خوبه
مادر شوهرم وقتی استراحت بودم و یا یه بار از حال رفتم کلا چشام سیاهی رفته بود فشارم ۶ بوده میگفت داره الکی میکنه زنت فیلم بازی میکنه .. با دل شکسته دعا کردم دوران حاملگی هر کی اذیتم کرد روبه خدا سپردم
شوهر منم خیلی کمک حالم هس جارو برقی میکشه لباسارو میشوره همه کار میکنه من چون خون ریزی داشتم خیلی کمک حالم شد حتی غذا درست نکنمم هیچ حرفی نمیزنه به روی خودش نمیاره
من خودم بارداری سومم هست ولی خدایی شوهرم خیلی هوامو داره صب تاشب سرکار هست شبا هم اکثرا تاصب سرکاره ولی تا میاد خونه بااینک میدونم خیلی خسته هست کارای خونه رو انجام بده ب بچه ها میرسه گاهی خودش شام درست میکنه تا میگم جاییم درد میکنه میگ پاشو بریم دکتر چی خوبه بخوری برم بگیرم
شما که هدیه امام زمان گرفتی نباید از این حرف ها بزنی باید صبر و استقامت کنی با همسرت در رابطه با مشکلاتت صحبت کن حل میشه عزیزم مراقب خودت و سرباز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باش التماس دعا دارم
من سر دخترم همین بودم همه جا پدرومادرم بردنم حتی دخترم بیمار بود دکترا گفتن ببریدش شهرستان شوهرم حاضر نبود بعد فوتش بهش گفتم پشتم نبودی ک دخترمو جای دیگه ببرم بار اول و آخرت باشه اگه قراره همیشه اینجور باشی دیگه بچه نمیخوام
الان هرجا دکتر و بهداشت بگن میبره یا همش میگه برو آژانس حتی شده بگیر برو ببین چی میگن
بارداری دوران سختی هست واقعا آدم توقعش بیشتره و حساس تر میشه. بهش بگو شاید چون تجربه اولش هست نمیدونه ک باید بیشتراز قبل حواسش بهت باشه هواتو داشته باشه بنظرم باهاش صحبت کن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.