انقدر امروز از دست غذا خوردن بچم حرصی شدم که نگو ، وایسادم قشنگ براش پاستای فرمی خوشگل و خوشمزه درست کردم به امیداینکه میخوره قبلا دوست داشت اول جا پهن کردم براش بشقاب گذاشتم پاشد همه جا رو به گند کشید همه جا مالید بشقابم چپه کرد رو قالی ، دوباره واسش ریختم تو کاسه ، گذاشتمش تو روروئک دوباره راه افتاده همه جا رو چرب و قرمز کرد دوباره هم کاسه رو برگردوند ، هی غذاشو میگیره له میکنه بعد هزار مالیدن و ریختن شاید یکی بخوره ، دستمم که میذاره رو بشقابو برنگردونه دستمو میزنه کنار ، دیگه از دست غذا خوردن این بچه دیوانه شدمممممم دیوانه ، کاشکی یه چیزی صندلی بود محکم میبستمش که نمیتونست تکون بخوره اینقدر جیگر منو خون نکنه ، همش یا داره راه میفته یا غذا میریزه یا داره تکه های غذا رو له میکنه ، این وسط مرده شور روش blw هم ببرن

براش سفره پهن کن بگو بشین بخور هرچی ام بریزه رو سفره میریزه تمییزکردنش اسون😁

پسره منم همینه ظرف غذا رو چپ میکنه
همه چی رو له میکنم
قبلا میزاشتم هر کار بخواد انجام بده من بهش غذا میدادم همراه بازیش الان نمیخوره همه رو تف میکنه بیرون کلافم کرده

عزیزم انتظار نداشته مثل ما با منطق غذا بخورم مرتب و منظم و تمیز هیچ کدوم بچمون‌ اینجوری نیست
قطعا همه ریخت و پاش دارن حرص نخور
صندلی غذا براش بخر
اونجا نمیتونه تکون بخوره
قبول کن طبیعت بچه ی ۱۵ ماهه همینه

بچه همینه دوست داره این مدلی بخوره ظرف ک کلا دوس دارن برعکس کنند
دوس دارن خودشون بخورن
توی دستاش همه چیو له کنه
دوران دارن ناراحت نشو

تیکه اخرو قشنگ اومدی مردشور خخخخ واای دقیقا بچه من حالب اینجاس اینقد تلاش میکنن و راه میرن گشنه ک‌نمیشه هیچ شیرم ک‌ننیهوره هیچچ اخ اخ این شب نخوابیدنش پیرم کرد

دختر منم همین کارو میکنه دو سه تا دونه میریزم تو کاسه چنگال میدم بهش بینش خودم غذا میدم