یکم درد و دل کنیم
حال دلم این روزا اصلا خوب نیست اینکه بعد پنج ماه کلا سینرو از سانیار بگیرم برام خیلی سخت بود مدام تو ذهنم دارم با خودم حرف میزنم که شیرخشکم خوبه کامله مهم اینه خوب شیر بخوره ولی باز ته دلم ی بعضی هست نمیدونم چرا اینجوری شدم دلم‌واسه وقتایی که بغلم راحت سینه میخورد تنگ شده ولی شیرخشک و بهتر و بیشتر میخوره نمیدونم علت رفلاکس بود یا به شیشه عادت کرد ولی هرچی بود دلم خونه از شیرخشکی شدنش

منم بچم شیر خشکی شد ولی از سینم نگرفتمش روزی دو سه بار برا پنج دقیقه هم ک شده میزارم از شیرمم بخوره بااینک شیرم خیلی کمه

من دخترم وقتی دنیا امد یک بار شیرم خورد دیگه سینم نگرفت دکتر بهش شیر خشک نوشت گفت بدین بخوره ولی من هنش گریه میکردم سینه هام مثل سنگ شده بود از بس پر شیر بود در اخر دکتر گفت نده بزار مجبور بشه شیرت بخوره بعد ۱۰ روز شیر خودم خورد بازم در کتار شیر خودم کمکی روزی یک تا دوبارم شیر خشک میدادم الان دکتر بهم میگه نده سینت ولمیکنه. شوهرمم میگه باید تا یک سالگی شیر خودت بدی بچه استخوناش سفت بشه من خودمم دوست دارم شیر خودم بخوره ولی چیکار کنم عادت کرده به شیر خشک تا اون نخوره شب چشم رو هم نمیزاره

عزیزم واقعا سخته ... پریشب که داشتم بچمو شیر میدادم دیدم سیر نشد و فقط گریه کرد...دلم کباب شد ...
خودمم تا صبح نشستم گریه کردم ...
مارو هر کارمون کنن مادریم‌... سانیار هم بخاطر اون ۵ ماه عاشق مادرشه و از وجود مادرش تغذیه شده ❤️

اولش همینه منم هی می نشتم گریه می کردم یعنی تا الانم دلم می گیره ولی خوب چاره چیه
هی از قضاوت اطرافیان می ترسیدم

عزیزم مهم همون چهارماه اوله که شیرخودتو خورده از الان به بعد مهم بزرگ شدن و سالم بودنشه خودتو اذیت نکن و از لحظه لحطه بزرگ شدنش لذت ببر

حق داری دلت تنگ بشه
ولی خودت رو سرزنش نکن

ول کن بابا بهذخودت عذاب نده سالم باشه با هر چی میخواد بزرگ بشه منم شیر خشک میدم

عزیزم این اتفتق تقصیر تو ک نیست برا خیلیااا اتفاق میوفته تو مادر خوبی هستی مطمئن باش