امروز با خودم تصمیم گرفتم بعد از مدتها به خونه زندگیم و خودم یه مقدار برسم .
از اول صبح دخترجانم شیر میخورد
به خودش میپیچید
گریه‌ می کرد
پی پی می کرد
می شستمش
دوباره پی پی میکرد رو پوشک تمیزش
دوباره می شستمش
دوباره درخواست شیر می کرد
متاسفانه از بی تجربگیم باز بهش شیر دادم
بچم رو کل هیکل خودش و خودم بالا آورد
همزمان دوباره پی پی کرد
بردمش شستمش
اومدم پوشکش کنم
دوباره بالا آورد
همزمان روی زیرانداز تعویضش جیش کرد
و سکسکش گرفت
و دوباره پروسه تمیزکاری و پوشک
و در نهایت بغلش کردم
دوباره به خودش پیچید
دوباره گریه ...
پستونک گذاشتم دهنش
صدای سشوارم پلی کردم
و بالاخره خوابید ...
در نهایت من‌ موندم و لباسای شسته شده ای که یک ساعت تو ماشین لباسشویی مونده بودن و ظرفایی که نصفه نیمه شسته شدن و خودم که حتی ناهار هم نتونستم درست کنم بخورم .
چیزی که برام عجیبه صبر ایوبیه که این روزا پیدا کردم ،
و اینکه ذره ای چیزی از طرف این موجود کوچولو عصبی و ناراحتم نمیکنه ...
که حتی قربون صدقه ی جیش و پی پی کردناشم میرم و فقط نگرانم که دخترم اذیت نباشه .
الحمدلله در نهایت برای تک تک روزای مادری چه روزای آسونش چه روزای سختش ❤️
(تصویر زیر هم عکس دخترجانه که دادم ai درستش کنه 😍)

تصویر
۱۰ پاسخ

واقعا منم موندم ازین حجم صبری که خدا بهمون میده

خدا قوت مادر فهمیده و قوی الهی همیشه کنار هم شاد و سلامت باشید عزیزم☺️💚

ای جانم، شیر خودت رو میدی زرگل جان؟ یا کمکی هم بهش میدی؟

آخ گفتی من وقت نمیکنم هیچ کار انجام بدم حتی غذا درست کردن
بازم شکر میدونم عادت میکنم

عه اینو انگار من نوشتم🤣ولی من بعضی وقتا از حجم کارایی که مونده و میخواستم انجام بدم و نرسیدم غصم میگیره☹

سلام خوبید باکدوم برنامه درست کردی میشه عکسش روبفرستید برنامه رو ممنون

ماشاالله ب صبر حوصلت♥️

منم امروز بعد مدت ها تونستم یکم به خونه برسم...ولی حسابی خسته شدم و پشت گردن و سرم درد میاد...ولی خوشحالم خداروشکر بچه م رو دارم و بهش میرسم و حالم باهاش خوبه😍

ای جانم خدا قووووت ❤️❤️ منم منتظرم تا ی روزی فرصت کنم به خودم و زندکیم برسممم من دست تنهام خیلی سخته

چرااروغشو نمیگیری

سوال های مرتبط