امشب پسرم دلدرد شده غدای کمکی و امروز شروع کردم صدبار خوابوندیمش نخوابید بعد شوهرم میگه معلوم نیس چه اشعالی ب بچه میده بچه نمیتونه بخوابه خیلی تو امور بچه داری من دخالت میکنه یا شیر که میدم بچه دلدرد میشه هی میگه اینو نخور اونو نخور از اینه دلدردش و هزار چرت و پرت دیگه ب نطرتون چیکار کنم دمش قیچی شه امشب جلو بچم نمیخواستم دعوا کنم راه حلی دارین؟

همشون همینن گلم زیادحرص نخور برات مهم نباشه حرفاش منم اوایل شوهرم همینارومیگفت

شوهر منم همینه..من کار خودمو میکنم

بگو اگه خیلی بلدی خودت شیر بده منم ادمم بچه منم هست ۹ ماه همه اذیتاش مریضیاش مال من بوده خیلی بیشتر از تو میدونم خیلیم ناراحتی شیر خشک بده منم راحت کن مون پارگیش مال منه نظر مفت دادنش مال تو

بچه رو بذار برو تو اتاق بگو خودت هرکار میدونی درسته انجام بده فقط یه امشب تا منم یاد بگیرم
نهایتا یک ساعت تحمل میکنن صدات که زد بگو پس دیگه تو کار من دخالت نکن وقتی از چیزی خبر نداری یک ساعت شب میای فقط نظر بیخود میدی

همین شربت بده عالیه

شوهر منم همینه راهش اینه یه بار خیلی بد باهاش دعوا کنی دهنشو ببنده خیلی بلدن بیان خودشون بچه رو بزرگ کنن

شربت گریب واتر(دینه)بده بهش هم خوابش تنظیم میشه هم دلدردش خوب میشه به شوهرتم بگواگه من مادرم میدونم بچه ام چطورشه چی بخورم چی نخورم لازم به دستورنیست بچهااصولاتاشش ماهگی بی قرارن

خب اوایل شروع کمکی عادیه دل درد
قطره بی بی کر بده یکم بهش
یا اگ نبات بهش میدی
یه کوچولو نبات داغ بده یا اینک بنداز تو فرنی موقع غذا دادن

غذای کمکی چی بهش دادی

بهش بگو اگر بیستر از من بلدی تو بچه داری کن من یاد بگیرم

اگه دلدره بهش آبجوش نبات بده من عرق نعناخونگی ام دارم دلدردمیشه بهش نیم سیسی میدم