از دست این بچه دیگه رد دادم اعصابم نمیکشه عادت بدی داره یه سره میاد سینمو فشار میده هی دست میزنه فشار میده البته از رو لباس.با یه حرصی فشار میده در هرحالی باشم لباس میپوشم پیشش میخوابم در حال بازی کلا همینه براش خمیر گرفتم گفتم با اون بازی کنه چون نرمه از سرش بیفته ذصلا تغییر نکرذ از این کارش به شدت بدم میاد عذابه برام مدام در حال دعوا کردنشم اعصاب نمونده برام .پوشکشم که یه معظله چندماهه گرفتم جیششو میره سرویس پی پیشو نه فقط تو پوشک میکنه همه چیو امتحان کردم نشد.انقذ حرص میخورم قلبم تیر میکشه جدیدا فقط جیغ میزنه فحش یاد گرفته هی میگه

پی پی دستشویی می‌کنه ولی اییستاده انکار تو پوشک می‌کنه😑😑

وای پسر منم فوش یاد گرفته حالا هی میگه پدرسگ بیچاره کرد همه کار کردم ک نگه ولی از لح من بیشتر میگه دیگه خودم زدم ب بی‌خیالی

من از اول اجازه ندادم همون موقع از شیر گرفتم اجازه ندادم همون موقع تهش دستشو میزاشت روش می‌خوابید الان تا میخواد اینارو بکنم یا لحن قاطع ولی مهربان بگو اجازه نداری

ای بابا من فکر کردم فقط پسر من داره دقم میدم برا منم هیچ رقمه راضی نمیشه پی پی تو دستشویی نمیکنه از اول عید تا الان روزی شیش تا شلوار میشورم یا میگه تو‌پوشک میکنم گرفتاری شدم با جایزه با کادو اسباب بازی با دعوا هیچی اثر نداشته داغونم یعنی داغون همش هم نگه میداره یبس میشه ذره ذره دفع میکنه دیگه بدتره 🥹😔

واقعاااا حق داری بخدااااااا خیلی رو اعصابع

همشون همینن پسر من که انگار کور کر اصلا نه میشنوه نه میبینه محل نمیده کار خودشو میکنه

پس اگر پسرمنو ببینی چی میگی الان یک سال و خورده ایه شیرشوگرفتم هنوز قبل خواب باید می می بازی کنه ازخوابم که بیدار میشه باید می می ها در دسترسش باشن🤣🤣دیونه شدم از بس کشیدشون