درد و دل کمی طولانیه ...

مدتیه خیلی ناراحتم... بخاطر عصبی بودن و جیغ زدنای هانا... بچم هیچی رو با ارامش ازم نمیخواد( مثلا اگه حتی دیر تر براش غذا بکشی کلی گریه میکنه ، همون اول غذا رو میبینه شروع میکنه داد زدن غذاااا غذاااا هر وی میگم چشم برای شما میکشم اول ولی فقط داد میزنه کلا همش دعوا داره همش عصبیه همش میزنه منو یا حالا باباشو پیش بقیه خوبه( دایی و دختر دایی هاش و دختر عموش و..) ولی پیش من و باباش نه .. همش براش وقت میزارم مشاور میگفت روزی یه ربع وقت مفید کافیه براش ولی خدا شاهده من چندین ساعت براش وقت میزارم حتی وقتایی که آشپزی میکنم میبرمش کنار خودم با بازی هم اشپزی میکنیم هم اون بازی میکنه، اما بازم عصبیه اونم خیلی زیاد ، تا یه جاهاییش میدونم اقتضای سنشه و تازه از ۳ سال این شرایط بدتر هم میشه ، اما همش میگم نکنه این مقدار طبیعی نباشه و زیاد از حد باشه... با دعوا و عصبانیت هم خیلی مخالفه یعنی اگه ما یه کم تن صدامون عوض بشه سریع واکنش نشون میده یه واکنش بدتر از ما .‌ یکی دعواش بکنه در جوابش به شدددت جیغ و داد میکنه که منو دعوا نکن و طرفو دعوا میکنه و حتی میزنه ... دیشب یه عطاری اشنا رفتیم کف دستمو دید میگفت خودت خیلی استرسی و این استرس و عصبی بودنا به بچت منتقل کردی اما درسته من استرسی ام خیلییی تو رفتارم با هانا مراقبم اتفاقا باباش خیلی بدتره مثلا موقع عصبانیت خیلی خوب نمیتونه خودشو کنترل کنه خیلییی تذکر میدم به شوهرم ولی خب... خیلی ناراحتم من همه این ۳ سال تلاشم رشد و پرورش یه بچه شاد بود چرا اینجوری شد 😥

۱۰ پاسخ

من فک میکردم بچه من اینجوری پس همدردیم منم خسته شدم بخدا خ جیغ میزنه را اعصابم میره هر روز یکی دو ساعت فقط پازک میبرم یعنی هر روز میبرمش کلی خونه اسباب بازی داره ولی اصلا یبار بازی نمیکنه فقط بهانه الکی خسته شدم

شوهرم صبوره میشینه باهاش صحبت میکنه منطقی ولی انگار با دیوار😂😂😑

عزیزم تنها نیسی دختر منم جیغ جیغو لجباز شده روانیم کرده بخدا میخام‌از دسش سر بزارم بیابون روز تولدش نمیدونی‌چکار‌کرد بامن مث سگ‌پشیمون شدم ک چرا تولد گرفتم سر همه‌چی‌دعوا داریم باهاش دیگ نمیدونم چکارکنم😐😑😑😑

اینقدر که می‌شنوم ۳ سالگی بچه ها خیلی بدترِ دارم دیوونه میشم که نکنه دخترای منم بدتر و لجباز تر بشن !!!!؟؟؟
آخه تازه دارم آرامش پیدا میکنم از دستشون شاید باورش سخت باشه تو این ۳ سال خیلی سختی کشیدم همزمان شیر دادن و خوابوندن و گریه و جیغ کشیدن و از پوشک گرفتن و هزاران دردسرِ دیگه که از سر گذروندم شاید ۳ ماه از خواب که بیدار میشن جیغ و گریه نمیکنن

من فکرمیکردم بچه من فقط اینجوریه ببین در یخچال باز میکنه یک قولپ از همه چی مبخوره بعد میکه دلم درد میکنه دریخجال از عمد گرفت شکوند در نبندیم

عزیز دختر منم خیلی لجباز یه دنده هستش خواهرزادم ۲سالم نمیشه ازش بزرگ میاد خونمون هیچی بهش نمیده میریم خونه اونا وسایل اون برمیداره نمیده ...خیلی گریه میکنه تازه هم یاد گرفته همش قهر میکنه میگه با تو دوست نیستم بخدا سرصبح ساعت ۴صبح ازخواب بیدارشده بود که چرا روی تخت خوابیدیم ابجیم خونه ما بود زمین خوابیده بود حالا اومدم تو زمین براش جا پهن کردم نمیذاشت برم دستشویی یعنی از شدت عصبانیت داشتم میمردم نه قبول میکرد با من بره نه میذاشت من برم.....شوهرم میگه انقد خودت استرسی اعصبانی بودی ب بچه هم منتقل کردی....دختر من لباسای منو باخودش مقایسه میکنه اصلا میدونم چیکار کنم

عزیزم درست انگار هانای منو تعریف کردی با این تفاوت که همسر من در برابر بچه بسیار صبوره

باور کن دختر منم تازگی اینجوری شد همه چی با جیغ می خواد

عزیزم باورکن بچه های ماهمه همینجورن ی پسرعمودارم ۶ماه ازجانان بزرگتره باورت میشه دیشب مامانش گریه میکردازدست این بچه درصورتی که اینقدزن عموم خونسرد وریلکسه
خلاصه تنهانیستی بعدشم ی خورده از رفتارت برمیگرده به رفلاکسش

هنوزم دخترت پیش پرستاره؟

سوال های مرتبط

مامان amin مامان amin ۳ سالگی
سرم داره منفجر میشه دوس دارم یه دل سیر بشینم گریه کنم
پسرم خیلییییی شیطونه خیلییییی حرف میزنه مغز برام نذاشته اصلا حرف تو گوشش نمیره چ مصلحتی چ با خشونت اصلا نمیتونم خونه پدری خاهری دوستی جایی برم انقد ک نق میزنه و شیطونی میکنه خونه رو بهم میریزه یه شیرینی میوه ای چیزی برداره به هزار جا میماله اصلا نمیشینه ب هیچ وجه نمیشینه مبلمو فرشمو دیگه ریده یه فیلم میزارم گریه میکنه کانالو عوض کنم کارتون بذارم براش نگاه نمیکنه ها ولی حق عوض کردن کانال رو ندارم با تلفن حرف بزنم گریه جیغ ک گوشی بدم دسته اون گوشی دمه دستش باشه ب کل مخاطبام زنگ میزنه رمزم گذاشتم رو تلفن عصبی میشه نمیتونه باز کنه گوشیو میکوبه زمین یه غذا میخاد بخوره کل سفره و خودشو ب گند میزنه هرچی دمه دستش باشه میریزه تو غذاش مسخره بازی میکنه غذای منم بهم ریخته میکنه باباش براش وقت نمیزاره بهمون توجه نمیکنه برامون وقت نمیذاره همش میگه من سرکار میرم خستم حوصله ندارم فکرم مشغوله میگه من شبو روز خونه نشستم در حال استراحتم ولی اون داره کار میکنه خیلی زورم میاد انقد ک سر پام کل پاشنه پام ترک خورده نمیدونم این چ منطقیه ک آقایون دارن فک میکنن خونه و بچه داری راحت ترین کاره بخدا یه حموم نمیتونم برم درو مشت میزنه ک اونم بیاد باخودم میبرمش هم یه جا نمیشینه شیطونی میکنه اسباب بازی هم میبرم ک مشغول باشه ولی بی فایدس خیلییییییییی دلم گرفته خیلییییییییی ناشکری نمیکنم ولی خسته شدم بخدا منم آدمم نیاز ب استراحت دارم نیاز دارم یکی منو بفهمه حرفامو بشنوه درکم کنه نگه غر میزنی یه مدته تپش قلب و سرگیجه دارم همش حس میکنم همین روزا سکته میکنم