۵ پاسخ

برعکس من انقدشیرم زیادبودا کل لباسم خیس میشد چقدهرسری میدوشیدم بره توبیمارستان پسرم بستری بود هریکساعت کلی میدوشیدم همه میگفتن چی میخوری شیرت خوبه .ولی متنفربودم ازشیردهی خداهم زد پس کلم شیرم یجوری قطع شد ک انگارازاول نبود ومنم بااغوش بازشیرخشک دادم😁

حالا من یسره میگفتم به مامانم حس میکنم زیاد شیر نکنم بچم شیر خشکی بشه....همش دنبال شیشه شیرو شیرخشک بود ولی خداروهزار مرتبه شکر انقدر شیر داشتم که میتونستم سه چهارتا بچه دیگم سیر کنم...الانشم دخترم شیر خودمو میخوره هنوز و خداروشکر هنوز شیرم زیاده و جالب اینه اصلا نه شیشه نه پستونک هیچکدوم و دهن نزد😁😁

منم مثل توبودم.

من باز فک میکردم هیچی شیر نداشته باشم ولی ب حدی بود هرروز لباسام خیس میشد حتی قنداق سوییسی ک بچه رو روش میذاشتم خیس میشد فککن ولی فقط۶ ماه شیر داشتم
نمیدونم چطور یهو کم ‌کمتر شد بچه گریه میکرد از گرسنگی . دیگه شیرخشکی شد
ولی شیرخشک خیلی خیلی بهتره
پدرم دراومد با شیردهی

خوش ب حالت. من شیرم جون نداره از دو ماهگی ام شیشه نگرفت تا الان با قطره چکون میدم از این بزرگا. دعا کن پسر منم شیشه بگیره

سوال های مرتبط

مامان نیکا مامان نیکا ۱ سالگی
بعد گذشت ۱۸ ماه من هر روز و هرشب دارم به این فکر میکنم که چرا نتونستم به بچم شیر بدم 🫠 (خیلی برام مهمه)
از افسردگی بعد از زایمان و نداشتن حریم خصوصیٌ آرامش بگذریم من سینه هام وحشتنااااک درد میکرد . شقاقش که خوب شد درد سینه هام تازه بدتر شد و با هر میک بچه من از درد اشک میریختم
تازه به این نتیجه رسیدم که (من کیست سینه دارم و نزدیک پریودی این کیستا فعال میشن اینقدر درد داره انگار که کل سینم زخم شده ولی این پروسه ۴-۵ روز مونده به پریودیم اینجوری به اوجش میرسه) بخاطر همین کیستا وقتی سینم شیر جمع میشد انگاری به اونا فشار میاورد میخواستن بترکن درد وحشتناکی تو کل بدنم و مغزم میپیچید😖🥲
اینو کسایی درک میکنن که کیست دارن 😑
دوتا دکتر رفتم گفتن مواظب باش پر نشه که سرطانی بشه ولی یادم رفته بپرسم چجوری مواظب باشم اخه 🙄😕
خلاصه که این مسئله برای خودم حل شد ولی هنوز اروم نشدم و تا همیشه مادر شیرده میبینم دلم میخواست منم مث خیلیا بدون درد میتونستم بهش شیر بدم😒
دکتر گفت بهتر که شیر ندادی چون ممکن بود کیستی بترکه و پخش بشه تو بدنت و سمی بشه و خدایی نکرده جدا از خودت بچه هم درگیر میکردی🥲