۱۹ پاسخ

سلام عزیزم میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها و روز گل دخملت مبارک
یه عکس از لباس ریحانه جون میدی

ای جونم خانوم مث خودتم نازه خداحفظش کنه گلم براتون روزش مبارک

پس فرداشب هم تولد براش میگیرم هم روز دختر

من برا دخترم کیک پختم 🥰 تو تاپیکم هست

🥹🥹🥹خدا حفظش کنه روزش مبارک دختر ناز❤️❤️❤️

خدا حفظش كنه واستون عزيزم زير سايه پدر و مادرش و اهل بيت به همه موفقيتهاش برسه با سلامتي💓💓💓

اخخخخخ ننه 😍 خدا حفظش کنه واست

مبارکش باشه خدا حفظش کنه❤باباش رفته بود مدرسه دنبالش با هم رفته بودن برج میلاد شام و خوش گذرونی، تازه برگشتن، کادو هم براش یه ست لباس و شلوار تابستونی خریده بود. من و پسری هم غروب با ماشین رفتیم دور دور، پیتزا خریدیم اومدیم خونه خوردیم (مدیونی اگه فکر کنی حسودی کردیم😜)

روزش مبارک ❤❤❤

مبارکش باشع عزیزم ایشالله عاقبت بخیریش

مبارکش باشه خوشگل خانووووم🥰🥰 کادوها بیشتر از اونیه که گفتی ها 🤪

دخترت چند سالشه؟ماشا الله بهش خدا برات حفظش کنه

منم عروسک کرومی مورد علاقشو گرفتم با یه کیک خیلی خوشحال شد بچم🥺

من دیروز بردمش جشن رور دختر کیک کادو اونجابهشون دادن امروزم بردمش به سلیقهخودش هدیه گرفت فردا هم شام میبرمش بیرون

مبارکش باشه خدا سایه پدر همیشه بالا سرش باشه دستش دردنکنه عزیزم
والا من چیزی نگرفتم و نمیگیرم عوضش فردا براش وقت میزارم

ماشالله چه گل دختری...روزش هزاران بار مبارک❤️

ماشاءاللہ بہ ریحانہ خانم روزش مبارک خدا حفظش کنہ برات 😍 واقعا خدا دختر آفرید کہ ما یتیم نباشیم🤗

عزیزم روز دخترهامون مبارک باشه،🥰😘🌹 الهی عاقبت به خیر باشه گلم تولد حضرت معصومه مبارک باشه

مبارکش باشه من ی ناخن گیر شارژی واسش گرفتم

سوال های مرتبط

مامان یگانه مامان یگانه ۵ سالگی
سلام مامانی عزیز شبتون بخیر
ببخشید طولانیه ولی اگه میتونید راهنمایی کنید منو
چند وقته با یگانه چالشایی دارم که واقعا رد دادم دیگه
چند روز پیش جاریم گفت نذاز با امیرعلی(پسر اون یک جاریم ۷ سالشه) تو حیاط بازی کنن گفتم اصلا تو حیاط بازی نمیکنن که گفت باهم داشتن میرفتن دستشویی من نذاشتم
اصلا یگانه بغیر دستشویی خودمون جایی دیگه نمیره
ازش پرسیدم گفت نرفتیم خلاصه خیلی پرسیدم با هزار ترفند و اینا گفت یه بار رفتیم مغزم واقعا داشت میترکید
امروزم دیدم گوشیم گرفت گفت میرم اتاق بازی کنم تعجب کردم اصلا اهل تنها بازی کردن تو اتاق نیست
داشتم ناهار میذاشتم رفتم یه سر بزنم دیدم بهم میگه میشه پوشه گالری رو پاک کنی گفتم چرا گفت تروخدا پاک کن
دیدم از آلت تناسایش عکس انداخته
عصبی شدم یه دونه زدم درگوشش برا اولین بار
من اصلا اهل کتک زدن نیستم واقعا عصبی شدم
دست خودم نبود
شوهرم هرچقدر گفت چرا دعواتون شده نگفتم بعدا ک تنها شدیم بهش گفتم بدتر از من سردرد گرفت دخترم گفت تروخدا نگو به بابا
اشتباه کردم
نمیدونم چرا اینجوری شده
نه مهد میره نه باشگاه و کلاسی که بگم از کسی یاد گرفته
نمیدونم چون خیلی بهش تذکر میدم که حای خصوصی رو نبایدکسی ببینه کنجکاو شده یا چی
بنظرتون خودم تنها برم پیش مشاوره یا دخترمم ببرم؟