۹ پاسخ

راه‌گلوش بسته بوده الان دیگه باز شده

میشه بپرسم چجوری دقیقا؟
دختر منم یه چند وقته خیلی دماغشو می‌ماله
مثلا غلت میزنه بعد انقد دماغشو می‌ماله به زمین دلم کباب میشه
ولی چیزی نخورده آخه اونجوری سفت باشه

کجا بردیش

آره ما ترکا بهش میگیم گاریخ حتی بزرگ ترهام اونحوری میشن واقعا اذیت کننده هست پسر منم تو بچگی خیلی اونحوری میشد چون دیگه جاش میمونه عادت کرده میشن مامانم یکم روغن حیوانی در حد چند قطره ریخت تو بینیش دیگه کامل خوب شد

چشمشو دماغشم میمالید پسرمن خیلی میماله فک میکنیم اینجوری شده

وای خدا این همه مدت هویج اذیتش میکرد بگردم

ینی هویچو قورت داده بود بچه ؟

خب چیکار کرد

یعنی چیکار کرد متوجه نشدم

سوال های مرتبط

مامان سه‌تاجوجه‌طلایی مامان سه‌تاجوجه‌طلایی ۱۱ ماهگی
الان وضعیت اوینا تثبیت شده حالش بهتره خوابه من وقت کردم بیام اینجا توضیح بدم امروز به من چییییی گذشت
اول از همه ی دوستانی که پیام گذاشتن همدلی و دعا کردن ممنونم خدا خیرتون بده
قضیه اینجوری شد که دانیال چهار روز پی در پی تب شدید میکرد تا ۳۹.۵ درجه هم میرفت ولی چون دندونای بالاش تاول زده بود من میگفتم از دندونه خیلی سخت نگرفتم . صبحی دیدم تمام بدنش مخصوصا صورت و سینه و قسمت پوشکش پر از دونه های ریز قرمز شده. با خودم گفتم شاید نصفه شب شوهرم اشتباهی از شیر خشک اوینا بهش داده دیگه تا زنگ زدم به اون و گفت نه شماره ۲ دادم شد ساعت یک. پاشدم حاضر شدم دخترا رو بردم خونه مامانم هرچی اسنپ زدم هیچکس قبول نکرد چهل دقیقه درگیر بودم دیگه گفتم ولش کن صبر میکنم شوهرم بیاد باهم ببریمش دانیال هم اینقدر گریه کرده بود خوابش برد. منم دیدم یه ساعتی وقت دارم دخترا رو نهار دادم خودم اوینا رو بردم تو حموم مامانم پوشکشو عوض کنم دیدم نم زده. لباساشو دراوردم با دوش قشنگ شستمش دستشم گرفتم که بیاد بیرون. هزار بار اینجوری اومده بود بیرون. همون لحظه هم لیانا اومده بود تو رختکن جلو حموم حواس منو پرت کرده بود. یه لحظه حس کردم دست اوینا از دستم دراومد تا برگشتم دیدم انگار یکی بدن بچه رو بلند کرده که این با پشت سر بخوره زمین. اینقدر ناجور لیز خورد که سرش خورد زمین از زمین کند شد دوباره خورد به زمین. چند لحظه ناله کرد یهو رنگش خاکستری شد و بیهوش شد. لبا کبود بدن بیحس. فقط یه ناله ی خیلی خفیف