۴ پاسخ

من‌پسرم الان ده روزی هست کامل از پوشک گرفته شده ینی پی پی هم نمیکنه خیلی وقت بود جیش میکرد تو دسشویی بهش سخته نگرفتم همینجوری تو خونه ک مشغول کارای روزانم بودم میگفتم پسرم جیش دلری برو جیش بدو دسشویی بیا تا دوتایی بدویم سمت دسشویی ن ب خودم سخت گرفتم ن بچم مشغول کارام فقط این خرفا تکرار میکردم یجورایی تیری تو تاریکی بود ک گرفت خطاهم داشت یه مدت روزانه حداقل دوبار خطا داشت دیگه پی پی نمیکرد میترسید باز شروع کردم فقط ب گفتن مجبورش نمیکردم فقط میگفتم پسرم بگو پوشک خدافظ بای بای بزرگ شدی خودت پی پی کن مقاومت هم یکم میکرد مبگفت ن منم هی حرفم تکرار میکردم یه روز خاب بودم دیدم رفت حموم پی پی کرد کامل گفت مامان مامان پب پی کردم من الکی ذوق خوشحالی نشون دادم براش دست زدم ک متوجه بشه کارش درستخ باز یه چن روزی طول کشید گفتم‌مامان باید بریم تو. دسشویی پی پی کنی اینجا باید فقط حموم کنیم دیگه رفت دسشویی راحت پی پی میکنه خودش میگه مامان ماشین نگهه دار جیش دارم یا....حالا امشب میگفت مامان بزرگ شدم میخام برم رو سنگ دسشویی پی پی کنم

عزیزم میشه کمک کنین ،ممنون میشم

عزیزم چجوری گرفتین

ممنون 🙏🙏🙏🙏🙏

سوال های مرتبط

مامان فاطمه🤎 مامان فاطمه🤎 ۳ سالگی
مرحله اول اینکه بچه طی دو هفته اشنایی پیدا کنه با دسشویی اینکه معنی و کاربرد دسشویی رو بدونه و بفهمه کاربرد دسشویی برای ادمها چیه روانشناس به من گفت برای این کار چندین روز وقتی میری دسشویی لای در رو باز بذارید و به بچتون بگید میرم دسشویی چون جای پی پی و جیش اونجاست و اینکه با خمیر بازی قهوه ای برای عروسکش پی پی درست کنید و باهم برین دسشویی و شلوار عروسک رو در بیارید و اون خمیرهارو بریزید دسشویی و بگید پی پی ها رفتن خونشون و...
بعد یه مدت دیدم دخترم خودش میگفت پی پی دارم بیا بریم دسشویی که بره خونشون نیاد داخل بیبی(مامانها این کارها بیشتر برای اینکه بچه حس کنه قبل از اینکه جیش یا پی پی بکنه حسشو بتونه درک کنه که چه لحظه ای نیاز به دسشویی رفتن داره)
دوم اینکه
بچتون از لحاظ بدنی آماده باشه اینکه خوب راه بره خوب از دستهاش استفاده کنه بتونه لباسش رو در بیاره یا بپوشه منظور اینکه بتونه از توانایی های خودش استفاده کنه
سوم اینکه اگر از پوشک گرفتین کلا باید پوشک رو ترک کنید اینکه یبار پوشک کنید یبار نه بچه دچار دوگانگی میشه و کنترل روی مدفوع و جیش رو از دست میده
مامانها من این آموزش رو تی چند ماه روی بچم پیاده کردم تا خوب آمادگیش رو پیدا کرد بعد از پوشک گرفتم و مهم ترینس همین نکات بود که خیلی کوتاه گفتم امیدوارم بدردتون بخوره
مامان لِنا 👼🏻 مامان لِنا 👼🏻 ۳ سالگی
سلام صبحتون بخیر خانوما
میخوام تجربه از پوشک گرفتنم رو بگم شاید ب دردتون خورد.
من برخلاف همه مامانا که کلا پوشک رو حذف میکنن این کارو نکردم. اول پی پی رو بهش یاد دادم.برچسب کارتون مورد علاقش رو خریدم و گذاشتم داخل دستشویی و گفتم اگرداخل دسشویی پی پی کنی میتونی یدونه برچسب بچسبونی به دیوار دسشویی.و اینکه مامان بابای پی پی ها منتظر بچه هاشونن باید پی پی کنی که برن پیش مامان باباشون. خب بااین روش از یوبس شدنش در روند از پوشک گرفتن جلوگیری کردم.روزای اول حواسم بهش بود هرموقع که پوزیشن پی پی کردن رو میگرفت میبردمش دستشویی نمیزاشتم داخل پوشکش کارشو انجام بده.دیگه از روز سوم خودش پی پیش رو گفت و هرسری با ذوق برچسب میزد به دیوار. از روز چهارم هم جیشش رو گفت خودش و الان من ازش نمپرسم جیش داری یا نه . خودش میگه و میره دسشویی .اینم بگم که همچنان پوشکش میکنم چون روزی یکی دوبارو خطا داره بلخره تا یاد بگیره طول میکشه.و اینکه همه اینایی که گفتم کلا یک پروسه ی یه هفته ایه.برای شب هم دگ دو ساعت مونده به ساعت خوابش مایعات رو کم میکنم.اوایل پوشکش خیس بودشب ها اما الان دگ خشکه . سوالی بود در خدمتم امیدوارم تجربم یکم بهتون کمک کنه
مامان مهراد مامان مهراد ۳ سالگی
سلام و صبحتون بخیر مامانا
داشتم چای صبحم رو میخوردم که حس کردم باید یه چیزی توی گهواره بگم، راستش اینجا یکم جای تجربه‌های واقعی خالیه. یک سری انگار میان که موفقیتهاشون رو به نمایش بذارن. اینکه دو روزه از پوشک گرفتن، فلان غذا رو پختن، فلان شیرینی و ... از اون طرفم یک سری همش دارن ناله از خانواده شوهر‌میکنند. فکر کنم یادمون رفته اینجا برای چی بوده، برای گفتن از تجربه‌هامون در مورد بچه‌داری و سوال و مشورت و همدردی و ...
گاهی ممکنه حرفهای دیگه هم گفته بشه ولی اصل موضوع بچه‌هان. میدونم خیلی ها درگیر پروسه از پوشک گرفتن بچه‌هاشون هستن، واقعا سخته. من اگه میام از جیش کردن یا نکردن پسرم میگم چون میخوام بدونید این پروسه اینطوریه، هیچ چیز راحتی نیست حداقل برای خیلی‌ها راحت نیست. وقتی ازش حرف میزنم میبینم مشکل خیلیهاست و طبیعیه و من تنها نیستم.
خود من بعد یه هفته میخواستم بذارم از خونه برم! با اینکه پسرم نسبتا خوب راه افتاد.
جای گفتن از این تجربه‌های واقعی توی گهواره خالیه، قرار نیست اینجا بیایم اینجا و فقط پز بچه‌ی حرف گوش کن و تربیت درستمون رو بدیم.
من دو روز پیش یه وویس گوش میدادم از یه دکتر که میگفت باید قبول کنیم زور بچه‌ها از ما بیشتره. واقعنم راست میگه، اگه بچه نخواد برای دستشویی کردن با شما همکاری کنه هرچقدرم اصرار کنید بیفایده ست و این تقصیر من و شما نیست.
تربیت بچه واقعا سخته، واقعا زمانبر و انرژی بره. بیاید همش به جای گفتن از اینکه چی پختم و خریدم و بردم و خوردم، یکمم از مشکلات واقعیمون بگیم که بتونیم با همدیگه همدردی کنیم.