۱۲ پاسخ

نگران نباش خدا انقدر خوب و برنامه ریزی شده همه چیزو برات پیش میبره که حتی وقتی بچه ت بدنیا اومد تمام اون ۹ ماه رو‌ فراموش میکنی
دکترتون کی هست ؟

بسلامتی عزیزم ، کدوم بیمارستان میری دکترت کیه ؟

مطمئن باش بعدا دلت تنگ نمیشه برای بارداری عزیزم
منم مثل تو فکر میکردم، اما الان که بچه م کنارمه همش میگم خداروشکر که بارداریم تموم شده
خداروشکر که بچه م کنارمه
با وجود سختی های بچه داری، زندگی خیلی شیرین تره بخدا

انشالله به سلامتی زایمان کنی عزیزم برای منم دعا کن لطفاً بچم صحیح و سالم به دنیا بیاد 🥲

منم فردا سزارینمهه منم دقیقا حس های شماام من میترسم هی میگم از پسش برمیام یانه شما خوبه که خانواده اتون هستن پیشتون من پدر مادرم فوت کردن خواهرمم دوره نتونست بیاد

به این فک کن قراره بیاد ازین به بعد دیگه استرس اینکه طول سرویکس کم و زیاد بشه و بچه تکون خورد یا نخورد نداری

تی جونم بسلامتی منم امروز میرم چک کنه ببینه چرخیده یا نه بچرخه نامه طبیعی میده نمی‌دونم چرااین سری استرس دارم از زایمان طبیعی دلم میخواد سز یشم

بسلامتی ماروهم دعاکن

چرا اینقد زود سزارین میشی؟؟

به سلامتی عزیزم این حس طبیعیه به این فکر کن چشم انتظاری تموم میشه کوچولوت رو بغل میکنی واسه ما هم دعا کن

بسلامتی عزیزم چند هفته هستی دقیق

ان شاءالله به سلامتی بگیری بغلت عزیزم چند هفته میشی؟

سوال های مرتبط

مامان دلانا❤️ مامان دلانا❤️ ۱ ماهگی
یه حس عجیبی دارم....
یه حس ترس استرس ذوق نگرانی ناراحتی...
این اخرین روزاییه که توی دلمی
حس ترس و استرس دارم از روز زایمان که نکنه مشکلی واسه تو یا خودم پیش بیاد از اتاق عمل میترسم از دردای بعدش از زایمان طبیعی ام وحشت دارم از طولانی بودن روندش و درد شدیدی که ازش شنیدم
حس ذوق دارم که قراره ببینمت بغلت کنم و باهات زندگی کنم حس راحتی دارم که دیگه این روزای سخت داره تموم میشه دیگه سختی هایی که کشیدم داره تموم میشه بدن دردام استرسام تموم میشه از این به بعد دیگه وقتی میخوابم راه میرم میشینم جاییم درد نمیکنه دیگه بدون استرس میتونم کارامو بکنم و برگردم به زندگی عادی...
حس نگرانی دارم از سختیای بچه داری از بی قراری هات از شب نخوابیدنام از مشکلاتی که ممکنه واست پیش بیاد از اینکه نتونم و از پس بچه داری بر نیام از اینکه یه تجربه جدید و عجیب میخوام کسب کنم...
و در اخر حس ناراحتی دارم بخاطر اینکه میدونم خودم قراره دیگه زندگی نکنم دیگه نتونم برم پیش دوستام نتونم هروقت هرجا خواستم با خیال راحت برم نتونم برم بیرون نتونم تفریح کنم و دیگه خونه نشین و پیر بشم....
خلاصه که خیلی حالم یه جوریه این روزا
بماند به یادگار از ۱۴۰۴/۰۲/۳۰