۱۶ پاسخ

عزیزم اسم دکترتون چی بود

محل نزارید بزارین حرف بزنن برای منم میگفتن تا روز بعد زایمانم دکتر برخواهرم گفت براش شیر خشک بخر زردی نگیره الان شاهان جانم نزدیک دوماهشه من هم شیر خودمو بهش میدم هم شیر خشک

یا میگم بچه م بزرگ شد خودم براش تصمیم میگیرم میگه عمرن ب حرفای تو گوش نده اصن احمق ب تمام معنان

خودت پاشو درست کن بخور
فامیل شوهر همینن🥵
ب من همش میگن پستونک و شیر خشک نده منم میگم باشه بعد کارخودمو میکنم🥵🤣

خیلی اشغالن همش میپرسن شیر دادی واکسن زدی ختنه کردی بیار خودمون ببرین ختنه کنیم گفتم بابا مگه مادر پدر نداره ای داد

تو دلم گفتم بچه من بزرگ شده بفهمه اینجوری با من رفتار میکردین آدم حسابتون نمیکنه وایسا

بی خیال بابا منم با مادرشوهرم تو ی ساختمونیم اونم واسم کاری نکرد شوهرم بش میگفت براش کاچی درس کن وسیله هاشو گرف داد بش تا درس کنه باید بشون گفت خودشون نمیدونن 😐😒

همه همینن گذشت اون روزا من اخر پاشدم خودم درست کردم برا خودم

انگار با من دشمنن خدا شاهده

مادرشوهر من پارسال فوت کرد خدابیامرزش ولی صبح ب خودم میگم نترس اگه زنده بود اونم مثه دخترانش رفتار میکرد با من

گفتم دیگه خونشون نمی‌رم میذارم بچه مو کم ببینن تا حالشون جا بیاد

همه همینن نگران نباش من شیر خودمو نمی اومد نمی‌تونستم بدم خواهر شوهران یعنی کشتن منو از خود بیمارستان شروع کردن وای شیر خشک نده شیر خودتو بده شیر دادی؟شیر بده گشنه سه همش دخالت فوضولی منم ب شوهرم گفتن اینا چرا منو ول نمیکنن ببخشید از سر قبرم شیر بیارم وقتی ندارم بگو ولم کنن گفتم دیگه نمیام خونشون همش جلوی همه میپرسن شیر خودتو میدی آخر سر بلند بلند گفتم نننننننه شیر خشک میدم خسته شدم بس ک این سوالو پرسیدین دیگه خودشونو جمع کردن یا همش می‌خوان حرص منو در بیارن میگن بچه اصلا شبیه تو نیست شبیه خودمونه خدا نگذره ازشون

محل نده بهشون

وقتی شیر نمیاد چجوری باید شیر داد انگار از قصد شیر نمیدیم کلا از خانواده شوهر باید فاصله گرفت همین چو رو مخن

عزیزم بخاطرآرامشت بی توجه باش...

فقط دردشون پول شیر خشکه برای منم با اینکه زردی دارع نمیزارع شیر خشک بدم

سوال های مرتبط

مامان گیسو مامان گیسو ۷ ماهگی
فقط میخام بگم خسته شدم،هرچی امید و آرزو داشتم همش پوچ شد،دیگه هیچی برام مث قبل نمیشه،دخترم آلرژی به پروتئین داره،شیر خودم خشک شده،شیر خشکا با بدنش نمیسازه،بخددا خسته شدم،وزن نمیگیره بچم،سه ماهه شده هنوز ۴۷۰۰ وزنشه،لعنت به پروتئین گاوی، چرا آخه باید دخترشم اینجوری بشه،منم دوس داشتم مثه بقیه یه دختر تپل مپل و شاد داشته باشم،چرا همیشه بد روزگار برا من باید باشه،دخترم از این ور ،اطرافیان از اونور،یکی میگه چرا انقد لاغره یکی میگه چرا شیر خشک میدی،اول از همه دلم از خانواده ی خودمو و نزدیکام پره،بچه شیر میخورد نمیدونستم آلرژی داره،بعد شیر خوردن بیقراری داشت،همه مامان و مادرشوهر و خواهرو همه گفتن میبینی شیر خودتو میخوره خوب نیس یا بدسینگی میکنه شیر خشک بده بهش اینم مثه بقیه بچه ها،شیر خشک نان یک دادم بهش بدتر شد،بردم بیمارستان از استرس و اینکه بهش شیر ندادم همون یذره هم خشک شده،حالا باز همشون میگن چرا شیر خودتو نمیدی،بخدا دیوونه شدم،همش بسرم میزنه یه بلایی سر خودم بیارم ،حداقل راحت میشم