از الان روحیش آماده کن هرروز بهش تکرار کن تا اون موقع بهتر کنار بیاد ایشالا
خب عزیزم چرا حامله شدی به این زودی
درک میکنم
خودم شب زایمانم گریه میکردم
بخاطر دخترم بار اول بود دو شب تنهاش میزاشتم
وقتی برگشتم باهام حرف نزد فقط بغلم نشست
من که شروع کردم از سه ماهگی خودم همش میذاشتمش خونه مامانم تا عادت کنه.الان از اون بابت خیالم راحته.از طرفی هم خواهرشوهرم دخترش ۴ ماهشه میبرم ببینش میگم این نی نی و فلان.میفهمه ولی اذیت میکنه.من همه رو بسیج کردم از الان که بیان فقط واسه سرگرم کردن رادمهر تا یه مدت که عادت کنه
میگذره اینقدر زمانی که تو موقعیتش قرار گرفتی راحت میگذره که بعدا به این استرس هات میخندی
منکه دقیقا ب همین دلایل دور از جون شما مثل سگ میترسم اسم بارداری بیارم،، ی هفته بیشتره از پریودیم گذشته هنوز نشدم تستم منفی بود ولی دلم اشوووبه
حق داری من دو بار پریودم عقب افتاد انقد غصه دخترم خوردم فکر کردم باردارم ولی میگذره سخت ک هست اما یذره بزرگ بشن یدفعه راحت میشی
اینا هم یه روزه میگذره منم همش به فکر اون روز بودم
دقیقا مثل من منم خیلی فکرشم چه جوری دوتا رو مدیریت کنیم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.