به نام خدا از روز اول
از همون اول تنها بودم حتی اولین شب تو بیمارستان خودم تنها
الآنم دست تنهام و واقعا دارم از پا درمیام از خستگی و بیخوابی
۲۰ روزگی سز بودم از پس خودمم بر نمیومدم تا ۱۵ روز 😂
از ۷روزگی با دوتا بچه و سزارین هم بودم کارای خونه و ....تا اینجا هم اومدم خواست خدا بوده خخخ
۷روزگی دیگه تنها با همسرم داشتیمش همسرم یک ماه کامل پیشم بود☺️
شهر غریب از ۶ روزگی بچم خودم موندم و خودم سز هم بودم
۴روزگی
من از ۴۰ روزگیکه اومدم خونم. اوایل از همه چی وحشت داشتم ولی الان خداروشکر رو دور افتادم
ازهمون اولش
چون کسی نداشتم خودم و همسرم
از همون بیمارستان خودم بچه هامو ترو خشک کردم سزارینم بودم
از روز سوم آشپزی کردم
از ۵ روزگی😐😐 چون دورم پر از ادم بود ولی انگار نبودن
از اول 🥲☺️☺️
ااز یه هفته ای بااینک بچه اول بود و هیچ تجربه ای هم نداشتم
10 روزگی
از۲۰روزگی قبلااومدم ازخونه بابام الان دومی هم بابام نمیزاره برم میگه جاسزارینت خوب خوب بشه بعدن میری خونت
از سه روزگی تو بیمارستان به خاطر زردی بستری شد کسی رو جز خودم نمی ذاشتن ،خودمم به زحمت راه می رفتم خیلی سخت بود.
به نام خدا از بعد دهم
عزیزممممم توهم زایمان کردی
مبارکهه🧿😍
مبینا هزینه بیمارستان قمر چقد بود؟
فقط دو روز مامانم بود
بعدش خودم
خیلی روزای سختی گذروندم
من از ده روزگی هیچ کی نبود خودم و همسرم از پسش بر اومدیم
از روز ۳ومش جز حموم همه کاراشو خودمکردم از حموم ۱۰ به بعد خودمم حموم بردمتنهایی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.