۱۱ پاسخ

اون موقعه وابسته تر میشه

تا دو سال بده

آخه دو وعده اونم گاهی صبح مگه چقدر میخوره که درگیر گرما بشه ‌...بده بهش یواش یواش شب رو با قصه یا رو تاب خوابیدن قطع کن

این تجربه ی منه شاید به دردت بخوره

پروسه از شیر گرفتن پسرم رو از ۱۹ ماهگی شروع کردم و ۲۲ ماهگی کامل از شیر گرفتم
من شیر روز رو تدریجی گرفته بودم فقط شیر قبل خواب میدادم و صبح ساعت ۶ که بیدار میشد بهش شیر میدادم دوباره میخوابید
وقتی خواستم دیگه شیر شب رو بهش ندم
توی روز خیلی خسته اش میکردیم پارک و پیاده روی و خرید تازه برمیگشتیم خسته نبود اینقدر با ماشین دور میخوردیم تا بخوابه
یه روز شنبه ( پنج روز بعد قطع شیر) صبح ساعت ۶ پسرم گریه میکرد آروم نمیشد شوهرم سرکار بود تا ساعت ۸ صبح تحمل کردم آروم نشد حالم هم خوب نبود نمی تونستم ببرمش بیرون. بهش شیر دادم‌. سینه ام خیلی درد گرفت. خیلی کار اشتباهی کردم. دیگه از روز های بعد سریع براش صبحانه درست میکردم آهنگ میزاشتم تا حس خواب از بین بره با اسباب بازی هاش مشغولش میکردم و تا صبحانه اش بخوره. تا دو هفته شبا تا بغلش میکردم گریه میکرد میرفت بغل باباش میخوابید باهام قهر کرده بود.
اگر یهویی میگرفتم بیشتر اذیت میشد...

اگه بچه ات وابسته است فعلا برای خواب بهش شیر بده

پسر من شب موقع خواب شیر میخوره می‌خوابه
یک بار هم ساعت ۴ صبح تو خواب میخوره همین.
یعنی هر کار هم کردم این دو بار قطع نمیکنه

دوسالگی بردار الان گرمه گناه داره من پسر بزرگم دوسالگی برداشتم اول بردم ختنه بخیه هاش خوب شد برداشتم حالا شوهرمم میگفت زوده با من قهر کرد چرا به من نگفتی از شیر برداشتی

من ک گرفتمش از شیر چون واقعا ازهمون اول شیرم کم بود. الانم شیر خشک میخوره بهش میدم تا هروقت دیگ خودش نخورد. چون فقط شبا موقع خواب میخوره . یوقتی بشه تو روز.

منم تا دوسال میدم

اگه ی بار از شیر بگیری و دوباره بهش شیر بدی دفعه بعدی از شیر گرفتنش سخت تر میشه

شب نمیخوابید و همین شوهرم گفت بشور بده بخوره بهتش زده بود باور نمی‌کرد.
گفتم ببینم صبح چی کار میکنه
چشاشو بسته بود گفت می می بده
گفتم تلخه گفت بشور بده که دیگه توکل به خدا دادم

مگه چقدر بهش میدی زیاد یا کم

سوال های مرتبط

مامان یسنا مامان یسنا ۱ سالگی
سلام، تجربه ی خودمو در مورد از شیر گرفتن، من اول سوره ی یاسین و بروج خوندم و ب دخترم فوت‌کردم، بعد با توکل ب خدا شروع کردم،اول حدود دو روز میان وعده هاشو حذف کردم،یعنی موقع بیدار شدن و موقع خواب بهش شیر میدادم، بعد شروع ب حذف شیر صبح تا ساعت 12 کردم،تا چهار روز، بعد شروع ب حذف شیر بعداز ظهر تا ساعت 18 کردم، یعنی از صبح تا قبل خواب ظهر بهش شیر نمیدادم،موقع خواب شیر میخورد و بعد دیگه شیر نمیدادم تا ساعت 18، البته حدود دو روز اول وقتی از خواب ظهر بیدار میشد بهش شیر میدادم، کم‌کم شیر شو حذف کردم،بعد چهار روز شیر شب شو حذف کردم تا موقع خواب،دبعد از اون شب موقع خواب بهش شیر دادم و دیگه شیر نصف شب شو حذف کردم، بعد فرداش دیگه در کل شیر شو حذف کردم و دیگه موقع خواب هم بهش شیر ندادم، امروز اولین روزی بود ک اصلا شیر نخورد، دخترم خیلی وابسته شیر بود، شیر ک نمیدادم کلی گریه و جیغ،ولی حوصله کردم،باهاش بازی کردم،بردمش بیرون،سرشو گرم کردم،خیلی بهش محبت کردم، دیشب نصف شب خیلی گریه کرد ولی کوتاه نیمدم و رو پام با لالایی خوابید، گریه ک میکرد میدید کوتاه نمیام اروم میشد،البته خیلی باید حوصله کرد، من هر روز از خدا کمک میخواستم، تو این مرحله فقط خدا میتونه کمک کنه،کمی سخت ولی با توکل ب خدا شدنی، اصلا هم ب تلخک و چسب برق نیاز پیدا نکردم،فقط موقع گریه و جیغ صبوز بودم و کوتاه نیمدم،امیدوارم همه موفق باشند، فقط محبت یادتون نره، من خیلی بهش محبت کردم ک خدای نکرده اعتماد ب نفسش پایین نیاد