همش جلو چشممه اتفاق های زایمان و بعدش کاش روزی تموم بشه(:

منم همینطورم🥲🥺

داشتم فکر میکردم فقط منم که ب خاطره تلخ زایمان فکر میکنم
اینکه پیام شمارو دیدم که یه ماهم بیشتر از من گذشته
فهمیدم تنها نیسم
امیدوارم خدا به قلب هامون اراجش بده
اخه ارامش بچه و پدرشم در گرو ارامش و شادی ما زن هاس

سلام عزیزم
کاملا درکتون میکنم
من سز بودم ولی بعدش خیلی اذیت شدم
ب حدی که هر روز بهش فکر میکنم
و همین چند دقیقه پیشم اشک میریختم
امروز که درد و دل گذاشتم گهواره یه چندتا احمق مسخرم کردن
و دیگه حتی جرئت درد و دل کزدن هم ندارم

هعی منم تک تنها ن دوستی ن رفیقی ن فک فامیل خانواده یی من بودم و درد بخیه سزارین و بی تجربگی همسرم هم هیچی از بچه داری سر در نمیاورد شیرمم کم بود هعی...

😭🥹🥹🥹 با این تایپت اون سر و صداهایی که تو مغزم خوابیدنو بیدار کردی به بچم سه روز شیر ندادن وابیبببب

من خیلی برام سخت گذشت همسرم و خانوادش دعوا راه انداختن اومدن از خونه مامانم بچرو برداشتن و بهم گفتن اگه میخای بیا نخایی نیا منم با تموم اون سختی بارداری و زایمان و بیمارستان که رو دوشم بود رفتم ... هیشوقت نمیبخشمشون

وای مثل من