بچه ها امروز رفتیم دکتر با شوهرم بعد دکتره گفت چرا شیرخودتو ندادی بچه ها شیرخشک میخورن ضعیف میشن همش باید ببری دکتر زود مریض میشن فلان فلان ..(..گفتم که شیر نداشتم و خودم هم بستری شدم بعد زایمان شیرم نیومد کم شد دیگ مجبور شدم شیرخشک بدم ..)خلاصه برگشتنی شوهرم خونه گفت تو ب این بچه ظلم کردی شیرخشک هیچ قوتی نداره. دیدی دکترم گفت انکار من از قصد شیر ندادم از صبه این حرفاشون تو مخمه 😭

خدایا یعنی خدانکنه جبو این مردا ی غریبه ی حرفی بزنه دیگه تا خدا خداداری میکنه اون حرفو میکوبن تو سر زناشون

دکتره گفت چرا قیافت اینطوری شده مشخصه افسرده ای گفتم من دوماه خونریزی دارم شدید کم خونم هستم دو ماهه نخوابیدم توقع داری قیافم چطور باشه شما چیکار به صورت من داری کاش نمی‌رفتم پیش این دکتره از وقتی اومدم خونه همش دارم گریه میکنم 😭

چقدر بده که ادم‌صدشو واسه زندگیش و بچش بذاره و یکی بیاد ایراد بگیره و تو رو زیر سوال ببره من‌درکت میکنم دور من‌پره از این‌آدما

وای از دست این جماعت
تا کی میخان دلسوز تر از مادر باشن
بگو یعنی میخای بگی منی که 9 ماه بارداری و تحمل کردم و درد زایمان و تحمل کردم دلم برا این بچه نمیسوزه و میخام در حقش ظلم کنم؟؟؟؟؟؟؟

داخل بیمارستان با دستگاه می دوختی سینت بهشون میدادی کم کم شیرت میومد

باز شوهر من دید واقعا شیر ندارم ک جفتمون تلاش کردیم ولی شیر نیومد .دیگه روز سوم رفت چند تا شیرخشک گرفت اومد گفت نه بزار بچه گرسنه بمونه نه اینکه خودت حرص بخوری و مارو هم دیونه کنی 😅😅😭🤣🤣🤣